• فرهنگی / آموزشی / تاریخی   

مرکز فرهنگی بامیان

مرکز فرهنگی بامیان در دره ای است که محل گذار اتفاق ها، اقوام و فرهنگ های گوناگون بوده است. اما آنچه در دست است چیزی نیست جز روایاتی از آنچه بوده است و دیگر نیست؛ شاید از آن تصویری باقی مانده، شاید خرابی ای رو به اتمام، شاید نقلی سینه به سینه، شاید افسانه ای در قلب انسانی که هنوز به آینده می نگرد… اما لحظه ی اکنون، انسانی است که گذشته را در ذهن دارد و آینده را در سینه می خواهد.

هدف هستی مرکز فرهنگی بامیان روایت است؛ از آنچه بود و آنچه می تواند باشد برای مخاطبی که لحظه لحظه ی بنا را تجربه کند به قصد خواندن ترجمانی از آنچه می توان گفت و یا متقابلا به بنا ببخشد آن چه را که معماری از حضور انسان انتظار دارد. بروز این دعوت به خوانش دوباره تاریخ در قدم اول ایده پردازی، از طریق آفرینش چشم اندازهایی از کوه بامیان در قاب معماری فضا صورت می گیرد. دو منظر ویژه از شمال شرق تا شمال غرب اساس تعریف سناریوی حرکت کاربر در فضاست؛ جاهای خالی که تا یک دهه پیش محل قرارگیری مجسمه های بزرگ بودا، به نشانه تلفیق و تاثیر هنر سرزمین های مختلف از مشرق تا مغرب زمین بوده اند . تلاقی این دو راستا، بطور انتخابی، دالانی را شکل می دهد که بازدیدکننده در عبور از آن ابتدا در امتداد محور غرب، بودا را نظاره گر است و پس از شکستی در میانه راه، سر به سمت دیگر تندیس می چرخاند و به سوی آن قدم بر می دارد.

ابتدا گروه طراحی بر آن شد که لکه حجمی بر شیب زمین قرار گیرد تا بتواند چشم اندازی وسیع به تپه بامیان در شمال خود داشته باشد؛ در عین حال که دسترسی به مجموعه به دلیل نزدیکی مسیر ماشین رو، از سمت جنوب میسر است. علاوه بر آن قرارگیری بنا روی شیب می تواند پتانسیل (قابلیت) آن را برای طراحی سیال فضاها افزایش دهد.موازی با ایده استفاده از ارزشهای تاریخی سایت، عملکردهای اصلی بنا در قالب برنامه ای از پیش تعیین شده، در سه ژانر فرهنگی، آموزشی و پشتیبانی الزاما معماری مجموعه را بر اساس نیازهای فضایی هر یک از فعالیت ها شکل می دهند.

در چیدمان فضاها علاوه بر ضوابط تعیین شده، ازدحام و آلودگی صوتی و همچنین برخورداری از چشم اندازهای مختلف مبانی اصلی ارتباطات فضایی قرار گرفت. بر این اساس آمفی تاتر، گالری ها و فضاهای وابسته به آن در طبقه همکف چیده شدند. در ضمن این که گالری برای دسترسی به نظرگاه و دید عمومی به تپه بامیان در شمال بنا در نظرگرفته شد. اتاق موسیقی، کتابخانه، کلاس ها و دیگر فضاهای آموزشی برای دوری از نوفه محیط در زیرزمین جای گرفته اند. فضای اداری به دلیل آن که در طول روز کاربر دائم دارد، در جنوب قرار می گیرد تا بتواند از تابش خورشید برای گرمایش فضا استفاده نماید. در آفرینش معماری این فضاها مکعب مستطیلی در نظر گرفته شد تا در این سایت باستانی خالص و همگون با محیط بوده و هزینه ساخت تا حد امکان کاهش یابد. در مرحله بعد مکعب به سمت غرب چرخیده تا هم سو با یکی از بال های راهرو به سوی مجسمه در دوردست باشد.

در کنار هم قرارگرفتن دالان و مکعب مجموعه ای را به دست می دهد که در کنار هم به شکلی محیط و محاط (در برگیرنده و در بر گرفته شده) قرار گرفته اند. به جهت اقلیم سرد منطقه به پوسته دومی برای بنا اندیشیده شد تا حتی الامکان تبادل حرارتی هسته که فضاها در آن قرار گرفته اند، به حداقل برسد. برای تعریف پوسته چیزی بهتر از جداره ای که دالان را به وجود می آورد و خود مدخل ورود به مجموعه می باشد، نیست. راهرویی برای دیدن آن چه نیست.

علاوه بر محورهای فوق دیگر محورهایی که در فرآیند طراحی مورد توجه قرار گرفته اند، محور شهر غلغله در جنوب شرق است که سالن کنفرانس به سوی آن چرخیده است. این جهت به شکل نمادینی، در قاب پنجره ای به همان سو در جعبه ای شیشه ای به نشانه اثری هنری در موزه که باید حفظ گردد، به مخاطب نمایش داده می شود. محور بازار بامیان نیز در جهت گیری غرفه های صنایع دستی سهیم بوده و گشایشی به سوی آن در پوسته به این اثر ارزشمند اشاره دارد. پوسته صفحه ای است تا شده که هسته از درون آن با پنجره هایی، خود را به نمایش می گذارد.

  • دسته بندی

    • فرهنگی / آموزشی / تاریخی
  • کارفرما

    • یونسکو
  • موقعیت

    • افغانستان، بامیان
  • مساحت

    • 2500 مترمربع
  • وضعیت

    • به پایان رسیده
  • سال

    • 1393
  • تیم طراحی

     

    طراح : رضا مفاخر

    همکاران طراحی : نسترن فدایی، فروزان وحدتی، سحر حق پرست، تینا رکنی

    ارائه : تینا رکنی، علی فلاحتی، یحیی نوش آبادی، حامد سرحدی

    نگارنده ادبی : سحر حق پرست

  • جوایز

    • کسب طرح منتخب در بخش پروژه های فرهنگی، برای پروژه “مجتمع فرهنگی بامیان”

      Middle East Architect Award / 1394
  • به اشتراک بگذارید