مجتمع البرز قزوین

معماری مجتمع البرز قزوین را می توان بر پایه لایه هایی دانست که به صورت حلقه هایی در اطراف یک مسیر شکل گرفته اند. این لایه ها شامل دکان ها، ایوان ها، انبارها و غیره است که با تغییر هر لایه ماهیت جدیدی به کیفیت فضا افزوده می شود. از سویی دیگر عناصر معماری بازار به عنوان یک ساخت شهری به دو بخش پایدار و متغیر تقسیم می شوند. مدرسه ها، مسجد ها، حمام ها، کاروانسراها از عناصر پایدار و مسیر بازار و دکان ها به عنوان عناصر متغیر بازار تعریف می شود که از بیرون هندسه واضح و قاطعی ندارد و می تواند با بافت شهری هماهنگ باشد. اما در درون، این نظام با گردش پیاده راهها به هم مربوط می شود و زیر ساخت پیاده روها جوابگوی تمام عملکردهای ارتباطی مختلف است.

در طرح مجتمع البرز قزوین علاوه بر عناصر ثابت و متغیر، معماری اتصال هم به عنوان عامل سوم به کار بسته شده است. بدین ترتیب حتی اجزای معماری که دارای محورهای همگون و همگرا نیستند نیز به هم وصل شده و در نقطه ای خاص به هم می رسند. این تغییر محورها البته تنها بدلیل ساختار انعطاف پذیر ساختمان است. بنابراین در قسمت های به ظاهر ناقص نیز به گونه ای رازوارانه نمایی از یک صورت کامل وجود دارد. بدین معنا که بسته به نیاز و موقعیت مکانی، بخشی از الگوی اولیه مورد نظر به کار گرفته شده است که اگر رمز و راز هر قسمت بدرستی دریافت شود حلقه پیوندی با سایر اجزای مجموعه و در نهایت با کل اثر خواهد داشت. این نظام اجازه می دهد عناصر معماری و فروشگاه ها بر اساس عملکرد و خاصیتشان در جهت های گوناگون قرار گیرند تا مخاطبشان را دائماً به کشف و شهود در مسیر دعوت نمایند.

همچنین تلاش شده است تا تنوع و انعطاف پذیری در نما، که از زوایای مختلف و ساعات متفاوتی از شبانه روز به نسبت نور و سایه محیط تغییر می کند، پاسخگوی نیاز متفاوت و تنوع پذیر مخاطب امروزی باشد که خرید و تفریح را در کنار یکدیگر محقق می سازد. تمامی این عناصر به نحوی در کنار یکدیگر قرار گرفته اند که علاوه بر خلق فضایی مؤثر و کارآمد در داخل-که خرید و تفریح را در کنار یکدیگر محقق می سازد- ویژگیهای بصری متفاوت و نافذی را نیز در بیرون از مجموعه پدید آورده اند.

  • برچسب ها:

مجتمع شار

  • برچسب ها:

مجتمع تجاری و هتل کربلا

  • برچسب ها:

شهرکودک شاپرک

شهرکودک شاپرک مشتمل بر فضاهای تجاری، تفریحی، اداری، بهداشتی_درمانی و پارکینگ هایطبقاتی با تمرکز بر نیازها و خواسته های آشکار و پنهان کودکان و در نظر گرفتن دغدغه ها و چالش های مادران با هدف پاسخگویی به نیازهای این طیف در محدوده شرق تهران ساخته شده است.

پروژه شهرکودک شاپرک در برهه ای از زمان به مشاور واگذار شد که اجرای اسکلت و سازه کف طبقات آن اتمام یافته بود. بنابراین در کلیات حجم ساختمان که فرمی مکعبی و کاملا منطقی است امکان تغییری وجود نداشت. به این ترتیب مشاور در طراحی حوزه ای محدود و در عین حال موثر از مجموعه ایفای نقش نموده که شامل نمود بیرونی و ساختار فضایی داخلی آن می شود.

اهمیت معماری فضای مختص کودکان و هماهنگی با روحیات آنها برکسی پوشیده نیست و تعهد چنین فضایی ایجاد تجربه ای مثبت در مسیر رشد فکری کودک است. تخیل، بستر خلاقیت کودکان است و آنچه به عنوان ایده ی اصلی طرح در این پروژه مورد توجه قرار گرفته، ایجاد چنین بستری با القای وجهی خیال پردازانه به اسکلت منطقی و بی روح پروژه بوده است.

در راستای این هدف و با توجه به اینکه این مجموعه‌ی تجاری، بیشترین استفاده را در شب خواهد داشت، طرح با کانسپت ایجاد چشم اندازی از احجام نورانی و رنگی، معلق در پس زمینه آسمان تاریک شب پیش رفت. به این ترتیب تصمیم بر ایجاد سطح وسیعی از دیوار پرده ای۱ مشکی رنگ بود که در میان آسمان تاریک به گونه ای نامرئی احساس شود و زمینه ای باشد برای ظهور و درخشش صفحات نورانی پراکنده در آن. این صفحات بواسطه شکاف هایی افقی با رنگ های خالص نمود یافته و با ایجاد وجوه شکسته در آنها و نورپردازی متناسب بعد می یایند. آنچه پدید می آید، خلا خیال انگیزی است برآمده از حجمی صلب؛ تداعی گر مفهومی انتزاعی در قالب صورتی مینیمال.

اگرچه در روند اجرایی پروژه شهرکودک شاپرک و در پی محدودیت های مالی، پیشنهاد مشاور مبنی بر پوشش نما با دیوار پرده ای از سوی کارفرما منتفی گردید، اما حساسیت نسبت به کیفیت تکنولوژی ساختمان مجموعه درمیان بافت فرسوده پیرامون، به انتخاب سرامیک خشک منجر شد. چنین انتخابی، با وجود آنکه ساختمان را در سطح پایین تری از زیبایی مورد نظر مشاور قرار داده ، اما مزایایی از جمله استحکام، ظرافت ساخت و کاهش وزن نما را به همراه داشته است.

پس از مواجهه با چنین دورنمایی، پیاده رو و جداره ورودی، به عنوان دومین سکانس از تجربه مجموعه اهمیت می یابد که در امتداد مسیر حرکت کودک، اتفاقی مهیج را برای اغنای او می طلبد. طرح اولیه دچارکمبود فضاسازی مناسب می باشد که در محدوده ورودی آن با راهکاری ساده انگارانه، صرفا به کاهش ارتفاع حجم بسنده شده است. بنابر چنین محدودیت هایی، در روند طراحی، بازی معماری به پیاده رو آورده شده و با خطوط نرم و ممتد، طرح هایی روایت گونه ساخته شده است. نهایتا چیدمانی هنری پدید آمده که به شکلی منعطف به کودک امکان بازی سازی های متنوع می دهد به طوری که کودک جزئی از آن است. حال، پیاده رو فضایی است با یک جریان پیوسته، در اشل کودکانه و ملموس، دنباله ای از اتفاقات خیال انگیز.

  • برچسب ها: