شهر و مرگ

شهر و مرگ

تضاد میان فضای معنوی همچون قبرستان و ازدحام شهری و تلاش برای پیوند میان این دو از دغدغه های اصلی شهر و مرگ بوده  است که طراحان  را در پی خلق دریچه ای نو در مجاورت فعالیت های روزانه­ ی عابرین شهرقرار داده است.

آنچه به عنوان رویکرد اصلی در این طرح به آن توجه شده و در جهان بینی ژاپنی نیز مطرح است، نگرشی کل نگرانه است که همه اجزاء هستی را در پرتو کل مطلق می بیند. با چنین نگرشی، در روند طراحی قبرستان عمودی سعی برآن بوده تا تمرکز از هر قبر به مثابه یک جزء برداشته شود و مردگان پیوسته به یک کل واحد درک شوند.

ایده شهر و مرگ، نگریستن به قبر به عنوان نشانه ای از دنیای پس از مرگ است. اما نشانه ای از جنس خلا. گویی مردگان با خالی شدن جایگاهشان در این دنیا، نشانه ای خواهند شد از دنیای دیگر. جهت تداعی چنین ایده ای، از تصور پیشینیان از آسمان شب الهام گرفته شده است. که ستارگان را نه به صورت حجم بلکه منافذی در پرده گسترده آسمان می انگاشتند که نور را از فضای بی کران و نورانی آنسوی خود عبور می دهند.

در این راستا، قبرستان عمودی در زیرزمین و با کالبدی دو لایه شکل گرفته است. فضایی پر نور و لایه ای متشکل از مدول های مکعبی مملو از خاکستر در مقابل آن. این لایه بواسطه نام های مردگان که ازاحجام خالی شده اند، باریکه های نور را از لایه کشف نشدنی پسین وارد فضای داخلی می کند.این اتفاق چشم اندازی به مانند آسمان شب در دید مراجعین می گشاید و گستره ای آرام و شاعرانه در میان ازدحام شهر پدید می آورد .

با پیش زمبنه فکری کل نگر، دسترسی بازدیدکنندگان به هر قبرمحدود شده است. با ایجاد سطوح شیبدار، افراد به زیارتگاهی در مرکزی ترین نقطه فضا هدایت می شوند و قبرها را به تمامی به تماشا می نشینند.

با الهام از قبرستانهای سنتی که در آنها نام افراد زنده با تفاوتهایی در کنار مردگان دیده می شود، در اینجا نیز نام بازماندگان به صورت حک شده دیده می شود بدون آنکه نوری از آنها عبور کند. چنین چیدمانی با ایجاد بی نظمی در پوسته، بیش از پیش حس آسمان پرستاره را تداعی می کند.

با وجود قرارگرفتن قبرستان در زیر زمین، سعی بر ایجاد فضایی پر نور و سرزنده بوده است که نور به تمام قبرها بتابد و هیچ قبری در تاریکی فرو نرود. با توجه به تحلیل نمودار تابش خورشید، ضلع شمالی و قسمت هایی از ضلع شرقی و غربی قابلیت قرارگرفتن قبرها را خواهند داشت. ضلع جنوبی نیز که در سایه قرار می گیرد به نظرگاه و مسیر رفت وآمد مراجعین اختصاص یافته است؛ مسیرهایی منتهی به عبادت گاه که متناسب با ویژگی فضاهای گذر، درخت بندی شده اند. عمق قبرستان با توجه به مقدارنفوذ خورشید در ظهر بلندترین روز سال، ۴۳ متر درنظر گرفته شد که گنجایش بیش از ۴۰۰۰ قبر را ایجاد می نماید.

  • برچسب ها:

باز زنده سازی کاروانسرای مرنجاب

  • برچسب ها:

موزه آزادی

موزه آزادی، مفهومی وابسته به بشر متکثر است؛ کثرتی ناپایدار و متغیر در بعد رفتار اجتماعی و درونی ترین لایه های فکری فردی. با این حد از کثرت، می توان برداشت کرد که آزادی به عنوان مقصدی قطعی یک توهم است؛ یک اتفاق دست نیافتنی است یا به طورخوش بینانه ناپایدار و آسیب پذیر. اما حرکت در مسیر آزادی تلاشی متمادی است که در مقاطعی از تاریخ، بشر را به سطوح بالاتری از آزاد اندیشی رسانده است.

با این تفکر، ایده طرح موزه آزادی نیز تمرکز بر تجربه حرکت در مسیر آزادی است; حرکت در زمینه ای با موانع بی شمار و اهدافی مقطعی، بدون نقطه آغاز و پایان مشخص. به مانند راه رفتن در نیزاری که در هر قدم فرد در مواجهه با موانعی متعدد تلاش می کند تا راه خود را باز کند.

موزه از تعدادی ساختمان مکعبی شکل در میان انبوه متراکمی از رشته های کریستالی آویخته تشکیل شده است. فرد از هر نقطه دلخواه وارد چنین نیزاری می شود که به مثابه موانعی او را احاطه می کنند. اگرچه این موانع حضورشان درفضا غالب است، اما انعطاف نسبی آنها نفوذ را امکان پذیر می سازد. همانطور که تلاش برای آزادی، مسیری پر مشقت به نظر می آید اما زمانی که قدمی در آن برداشته می شود می توان روزنه هایی را برای پیشروی یافت.

در طول این پیمایش، فرد با درک شهودی از فضا به جایی می رسد که هرکدام از ساختمانها به نوعی یک هدف است. هر مکعب، در قالب محدود خود فضاهای منعطفی را در دو یا سه سطح داراست که علاوه بر فضاسازی اتفاقات درونی خود، چشم اندازی به مکعبی دیگر و مقصد و مضمونی دیگرایجاد می کند. رسیدن به هر مکعب حرکت را متوقف نمی کند بلکه همواره اهداف جدیدی در مسیر نمودار می شوند. طرح، پایانی برای این سیر و حرکت مشخص نمی کند گرچه امکان خروج نیز همواره پیداست.

  • برچسب ها:

باز زنده سازی مدرسه عسجدی

  • برچسب ها:

سرای باقری ها

  • برچسب ها:

باز زنده سازی حمام صفوی نیاسر

  • برچسب ها: