رابرت ونتوری معمار برجسته و پیشرو قرن حاضر و برنده جایزه Pritzker در سال ۱۹۹۱ ، در سن ۹۳ سالگی دار فانی را وداع گفت. در بیانیه شرکت Venturi Scott Brown Associates آمده است:
”
او پس از یک دوره کوتاه بیماری و در کمال آرامش ما را ترک کرد. ما بیانیه
ای گسترده در مورد ابعاد باورنکردنی زندگی او در چند روز آینده منتشر
خواهیم کرد و در حال حاضر Denise Scott Brown and James Venturi از ما خواسته اند که
چند روزی صبر و برای همسر و فرزندان او دعا کنیم. معماری او شامل پیچیدگی و
تناقص با جریان غالب معماری بود. او اصول بسیاری از معماری مدرن را به
چالش کشید و نشانه ای از دوران پسامدرن در نیمه دوم قرن بیستم بود. او مبدع
جمله “Less is a bore” است که بازی هوشمندانه او با جمله معروف سبک مینیمال “Less is more” است”.
از تاثیرگذارترین اثار او طی سالهای گذشته می توان به موارد زیر اشاره کرد
Vanna Venturi House, Philadelphia, USA, ۱۹۶۴
Fire Station #۴, Columbus, Indiana, USA, ۱۹۶۸
Sainsbury Wing, National Gallery, London, UK, ۱۹۹۱
Seattle Art Museum, Washington, USA, ۱۹۹۱
Children’s Museum of Houston, Texas, USA, ۱۹۹۲
Museum of Contemporary Art San Diego extension, La Jolla, California, USA, ۱۹۹۶
Balkrishna Vithaldas Doshi برنده جایزه Pritzker سال ٢٠١٨
معمار برجسته هندی Balkrishna Vithaldas Doshi بالاترین جایزه Pritzker سال
۲۰۱۸ را دریافت می کند. او که از تاثیرگذارترین چهره های قرن بیستم معماری هند است
۴۵ نفری است که افتخار دریافت جایزه Pritzker را دارد.
مجموعه تحت هدایت او رزومه قدرتی با بیش از ۷۰ سال سابقه اجرایی و طراحی دارد.Doshi
پس از این انتخاب گفت: آثار من انعکاسی از زندگی، فلسفه و رویاهای من است که سعی
در ایجاد گنجینه ای تازه در روح باستانی معماری دارد. Guru معلم من که تعالیم او هویت من را شکل داد و باعث شد جهان را تازه تر
ببینم سهم بسزایی در سبک معماری من دارد. ساخت زیستگاهی جامع که هویت را بیان کند
دغدغه ایست که در تمام پروژه هایم دارم.
نگاهی به ١٠ پروژه تاثیر گذار که توسط زنان طراحی شده اند
به بهانه روز بین المللی زنان، نگاهی کوتاه خواهیم داشت بر ۱۰ پروژه تاثیر
گذار که توسط زنان معمار طراحی و اجرا شده اند.
MAAT museum, Portugal, by Amanda Levete
موزه آماندا لوت در لیسبون از ۱۵۰۰۰ تایل سرامیکی سفید که با الهام از آب های
خروشان رودخانه تاگوس به شکل خمیده طراحی شده اند شکل گرفته است.آماندا لوت به
تازگی جایزه جین دراو را برای بهترین اثر معماری زنان دریافت کرده است.
Messner Mountain Museum, Italy, by Zaha Hadid Architects
این موزه از سه حجم منحنی تشکیل شده است که روی هم قرار گرفته اند و از دور
چون بخشی از ساختار طبیعی کوهستان به نظر می رسد. این ساختمان در سال ۲۰۱۵ تکمیل
شده است و منظره ای بی نظیر به سمت کوهستان های اورتلر ایجاد می کند.
Museo de Sitio Julio C Tello, Peru, by Barclay & Crousse
بارکلی و کراسس برای ساخت احجام هندسی از موزه باستان شناسی در پرو، از سنتز
رنگدانه قرمز و خاک سرخ اطراف سایت برای ساخت متریال قرمز این موزه استفاده کرده
اند. سازه ای که رنگ قرمز آن در این صحرا خشک شباهنگام چون زمردی می درخشد
Wadden Sea Centre extension by Dorte Mandrup Arkitekter
این اثر تندیسی است بی بدیل که از سقف شروع شده و طی حرکات خرامان خود به سمت
مرکز و سطوح پایینی در ساحل دریای وادن به گل نشسته است.
Los Terrenos, Mexico, by Tatiana Bilbao
تاتیانا برای پوشاندن درهای این خانه مخصوص تعطیلات از شیشه های آینه ای
یکپارچه استفاده کرده است. این خانه که در فاصله بسیار کمی از خانه مشهور بیلبائو
ونتورا که دارای حجم کم و ساختار بتنی است قرار دارد تضادی را نمایان میسازد که
بسیار چشم نواز است.
La Tallera gallery, Mexico, by Frida Escobedo
دیوار دوار بتنی که به عنوان محافظ خانه هنرمند نقاش دیوید الفارو عمل خواهد
کرد در نهایت هنرمندی این مجموعه را به یک گالری عمومی نیز تبدیل کرده است.
Arcus Center for Social Justice Leadership, USA, by Studio Gang
این کالج مثلثی در میشیگان توسط جین گنگ طراحی شده است. پنل های بزرگ براق
مسیر های منتهی به مرکز کالج را پوشش و دیدگاههای مختلفی را بیان می کند.
Forum of Saint-Louis by Manuelle Gautrand
برای شکستن محدودیت های اندازه، معمار فضای این نمایشگاه در فرانسه را به ۱۳
بلاک سه گوش تقسیم کرده است. رنگ اعجاب انگیز نارنجی آن از پوشش فلزی روی آن ناشی
شده است که به فلز اجازه میدهد شبیه به مس غیر اکسید به نظر برسد.
Amanda Levete برنده جایزه بهترین معمار زن در سال ٢٠١٨
جایزه تخصصی Jane Drew هر ساله به بهترین معمار زنی اعطا خواهد شد
که مهم ترین نقش را در ارتقا جایگاه زنان در معماری در سالی که گذشت ایفا کند.
امسال این افتخار
نصیب Amanda Levete شده
است. او که پیش از این جایزه بسیار معتبر استرلینگ را نیز دریافت کرده است توسط
مجله معماری AJ و Architectural Review به عنوان پیش
قراول زنان در معماری انتخاب شده است.
پول فینچ ادیتور برجسته مجله ای جی در مورد او گفت: او شکوفایی بین المللی
زنان معمار است. صدایی مستقل که در عین خوشایندی اصلاحات مهمی ایجاد می کند. جین
درو یکی از پیشگامان است شاید در رتبه و افتخاری برای زنان معمار همرده زها حدید و
دنیس اسکات براون
این جایزه در ۱۰۰ سالگرد بدست آوردن حق رای زنان در انگلستان بیش از پیش ویژه
به نظر می رسد.
او فعالیت حرفه ای خود را با تاسیس استودیو AL_A از سال ۲۰۰۹
همراه با Ho-Yin Ng، Alice Dietsch و Maximiliano Arrocet شروع کرد. او پیش از این در
استودیو Future Systems همراه با همسر سابق خود به فعالیت طراحی و
معماری می پرداخت. همکاری مشترک آن ها در پروژه
Lord’s Media Centre جایزه ریبا استرلینگ را در سال ۹۹ برای آنها
به ارمغان آورد. در ۲ سال اخیر او پروژه ۵۴ میلیون یورویی ورودی جدید موزه V&A لندن، برج ۳۷
طبقه بانکوک که از ۳۰۰۰۰۰ پلت آلومینیومی بازتابنده تشکیل شده، موزه MAAT در لیسبون،
مرکز مگی در Southampton و ایستگاه قطار مونته آنجلو در ناپل را در
کارنامه خود دارد.
کمرون لیون، مدیر شرکت معتبر و تاثیرگذار معماری استرالیایی Lyons و پیشگام people-friendly
courthouses درگذشت. لیون ۱۳ ژانویه ۲۰۱۸ در ملبورن استرالیا بر اثر بیماری
ریوی فوت کرد.
اساتید دانشگاه معماری ملبورن جز نخست کسانی بودند که به این ضایعه
واکنش نشان دادند و در پیامی گفتند: دانشکده ABP با غم و اندوه
بسیار با یک دوست عزیز خداحافظی می کند. کمرون در توسعه معماری در استرالیا و
پرورش چند نسل از معماران با استعداد سهم بسزایی داشته است.
لیون
استودیو معماری خود را در سال ۸۱ کمی بعد از فارغ التحصیلی تاسیس کرد. استودیو او
در دوران کاری خود پروژه های تجاری، اداری و دولتی قابل توجهی را از جمله پروژه
بسیار معروف باغ پروانه های ملبورن را در کارنامه خود دارد. اخرین پروژه ی او دادگاه
ACT
در کانبرا بود که چند ماه پیش از مرگش افتتاح شد. از او دو دختر به یادگار باقی
مانده است.
مروری بر مهم ترین برندگان جوایز معماری در سال ٢٠١٧
تمرین،
پژوهش های علمی، تدریس و مباحثه های هنری، این معماران را طی سالیان
طولانی به بهترین های حوزه کاری خود تبدیل کرده است. با شروع سال ۲۰۱۸
تصمیم گرفتیم
برترین معماران سال گذشته میلادی که موفق به دریافت جایزه شده اند را مرور
کنیم. بسیاری از آنها پیش از این و در مقالاتی جداگانه در بلاگ زما
مورد بررسی قرار گرفته اند.
Robert Adam — Driehaus Prize
آدام
موسس شرکت معماری آدام و شبکه جهانی ساختمان های سنتی، در سال که گذشت
موفق به دریافت ۱۵ جایزه بزرگ و کوچک شد. او استاد دانشگاه نوتردام است و
سهم قابل توجهی در توجه به معماری بومی و کلاسیک داشته است.
Denise Scott Brown — Jane Drew Prize
مجله معماری در سال ۲۰۱۷ دنیس اسکات براون را برای یک عمر خدمت به جامعه
معماران و نقشی که در ارتقا جایگاه زنان در این صنعت داشته است مورد تقدیر قرار
داد.
Rafael Aranda, Carme Pigem and Ramon Vilalta — Pritzker Prize
جایزه پریتزکر امسال کاملا متفاوت و شگفت انگیز بود. برای اولین بار در تاریخ
این جایزه معتبر هیئت داوران این رویداد سه نفر را به طور مشترک برنده اعلام کرد. سه
عضو RCR Arquitectes توانستد این جایزه را دریافت کنند.
Yvonne Farrell and Shelley McNamara — Thomas Jefferson Foundation Medal in
Architecture
زنان در سال ۲۰۱۷ سال پر فروغی داشتند و بسیاری از بزرگترین جوایز معتبر این
صنعت را از آن خود کردند. وایوونه فرل و شلی مک نامارا از دفتر معماری Grafton موفق به دریافت
مدال توماس جفرسون شده اند. این مدال بزرگترین افتخاری است که دانشگاه ویرجینا در
زمینه معماری اعطا می کند.
Diébédo Francis Kéré — Arnold W. Brunner Memorial Prize
دیبدو فرانسیس سال خوبی را در ۲۰۱۷ تجربه کرد. او ضمن طراحی Serpentine
Pavilion که برای او شهرت و تحسین فراوانی به ارمغان آورد جایزه ویژه American
Academy of Arts and Letters و همچنین جایزه Brunner را
در سال ۲۰۱۷ دریافت کرده است.
Thomas Heatherwick — Design Excellence Award
انجمن جهانی طراحی رایانه ای در معماری، جایزه ویژه طراحی خود را به توماس هیدرویک
یکی از نوابغ محاسبات معماری و طراح برجسته اعطا کرده است. این جایزه هر ساله به
نوآورانه ترین و استثنایی ترین پروژه در حیطه طراحی رایانه ای در معماری تعلق میگیرد.
Toyo Ito — UIA Gold Medal
یو آی ای در سال ۲۰۱۷ بالاترین افتخار خود که مدال طلای این موسسه است را به
تویو اعطا کرد. او در رقابت با ۴۶ نامزد دیگر موفق به کسب این افتخار معتبر و
جهانی شده است.
Manuelle Gautrand — European Prize for Architecture
معمار فرانسوی
Manuelle Gautrand به خاطر رویکرد
شاعرانه اش در طراحی و اجرا پروژه های معماری برنده سال ۲۰۱۷ این جایزه معتبر شده
است. این جایزه که توسط ۳ بنیاد مرکز اروپایی طراحی هنری معماری، Chicago Athenaeum و موزه معماری
و طراحی هدایت و اهدا می شود خود را متعهد به تحقق اصول انسانی اروپا و هنر معماری
می داند. آنها همچنین ایده های جدید، خلاقانه و پیشرفته برای حفظ محیط زیست را نیز
گرامی می دارند و حرکت به این سمت را تشویق می کنند. Manuelle Gautrand این جایزه را در ۸ سپتامبر در آتن
یونان دریافت کرد.
Jeanne Gang — Marcus Prize for Architecture
دانشکده معماری و برنامه ریزی شهری دانشگاه ویسکانسین اعلام کرد که “جین
گنگ” مدیر استودیو گوانگ شیکاگو مفتخر به دریافت جایزه ۱۰۰۰۰۰ دلاری مارکوس
در سال ۲۰۱۷ شده است. هیئت داوران شامل فرانسیس برونت معاون ارشد علمی موسسه
فناوری شیکاگو، جان زارنکی سردبیر مجله معتبر Contract ، آن ریسل باخ
مدیر برنامه ریزی لیگ معماری نیویورک، دیوید مارکوس مدیر عامل شرکت Marcus
Investments و رابرت گرین استریت ریاست دانشکده معماری و برنامه ریزی شهری
دانشگاه ویسکانسین او را از میان ۱۷ نامزد دیگر از ۴ قاره به عنوان برگزیده انتخاب
کرده اند.
Neave Brown — RIBA’s Royal Gold Medal
Neave Brown جایزه یک عمر دستاورد هنری
را در حیطه معماری از موسسه ریبا دریافت کرد. راه حل های او برای بحران مسکن در
لندن و پروژه های اجتماعی او در انگلستان مورد تحسین همه فعالان این عرصه قرار
گرفته است.
James Stewart Polshek — AIA Gold Medal
موسسه AIA مدال
طلای خود را به جیمز استوارت پولشک، معمار
ارشد و شریک شرکت معماری Ennead اعطا کرد. این مدال هر
ساله توسط این موسسه به معمار یا معمارانی تعلق می گیرد که تاثیر چشمگیر و سهم
قابل توجهی در پیشبرد معماری در سال گذشته داشته باشند. سال گذشته این مدال به پلر
ویلیامز فقید پس از مرگش اهدا شد.
نگاهی به طرح های برگزیده مسابقه معماران جوان سال ٢٠١٨
مسابقه معماران جوان سال ۲۰۱۸ در حال برگزاری است. این رقابت سالانه توانایی
دانشجویان و دانش آموزان رشته معماری را محک می زند. چالش امسال، طراحی یک سازه
موقت تابستانی در فضای باز که سایه، نشیمن و آب را فراهم کند همچنین با کمترین
هزینه پایداری خود را حفظ کند و در سازگاری کامل با محیط زیست نیز باشد. پنج
برگزیده هیئت داوران از میان ۲۱۳ طرح ارسالی به دبیرخانه این مسابقه عبارتند از:
LeCavalier R+D: Jesse LeCavalier
FreelandBuck: David Freeland and Brennan Buck
OFICINAA: Silvia Benedito+Axel Häusler
BairBalliet: Kelly Bair and Kristy Balliet
Jennifer Newsom & Tom Carruthers
برگزیده نهایی در سال ۲۰۱۸ معرفی خواهد شد.
داورانی
نظیر گلن لوری مدیر موزه هنر مدرن، کلائوس بیسنباخ مدیر موسسه موما، پیتر رید مدیر
موسسه Curatorial Affairs، فیلیپ جانسون مدیر
شرکت Architecture and
Design داوری این دوره را به عهده دارند.
معمار معروف ساکن شیکاگو، خالق هتل بنفش لینکولنوود و ارتفاعات چشمگیر دریاچه
شور درایو و بیش از ۱۰۰ برج مسکونی و اداری در شیکاگو در سن ۹۱ سالگی درگذشت. او
معماری تجربه گرا و شوخ طبع بود و علی رغم زندگی سختی که در جوانی داشت اطرافیانش
همواره شادابی و روحیه کاری او را تحسین می کردند.
او یکی از کسانی که بود که در نیمه دوم قرن بیستم طراحی مدرن خانه های شیکاگو
رو انجام داد و معماری خاص این شهر قطعا مدیون اوست. معمار ارشد کوهن، رهبر تیم
معماران “شیکاگو هفت” در وصف او می گوید: جان همیشه خوشحال و سر زنده
بود. لبخندی بر لب و شوخی های رنگی او در یاد می ماند. از آن دست آدم هایی بود که
برخورد با او روز شما را تحت تاثیر قرار میداد و مهم نبود در چه حالی بودید همیشه
از هم صحبتی با او لذت می بردم”.
او روز
جمعه در منزل شخصی اش، خانه اوانستون به علت نارسایی قلبی درگذشت.
مقدمه:
دیاگرامهای معماری به طرق مختلف و با اهداف متفاوتی از سوی پژوهشگران
معماری و معماران تعریف و از دیدگاهها و نقطه نظرات مختلف بررسی شدهاند.
برخی سیر تاریخی آنها را مورد بررسی قرار داده و ریشه دیاگرامهای امروزی
را در گذشته جستجو کرده اند. برخی دیگر طبقه بندی هایی را برای دیاگرام
هایی که تا کنون مورد استفاده واقع شده، تعریف کرده اند. در برخی تعاریف و
طبقه بندی ها، انواع دیاگرام هایی که امروزه می توانند به کار روند، و پیش
بینی می شود در آینده بکار روند بررسی شده اند.
آیزنمن در مقاله ” An
Original Scene Of Writing” دیاگرامها را متشکل از آیکون هایی معرفی می
کند که همواره در طول تاریخ معماری، مسیر معرفی طراحی را روشن و شفاف
کردهاند. همینطور او پیدایش اولین دیاگرام معماری را توسط رودولف ویتکورز
در سال ۱۹۴۵ و برای توضیح Palladian Villas (ویلاهای سبک پالادیان، طراحی
شده توسط پالادیو) معرفی میکند. در مورد مبحث دیاگرامهای معماری، او
درباره کاربرد دیاگرامهای حبابی و عملکردی در هاروارد و باوهاس و کاربرد
Parti در آکادمی فرانسه صحبت می کند.
تصویر یک، دیاگرام ترسیمی توسط ویتکورز برای توضیح تناسبات فیبوناچی در یکی از ویلاهای Palladian
تعریف آیزنمن از دیاگرام یک تند نویسی یا مختصر نویسی گرافیکی
است و برخلاف نظر غالب راجع به دیاگرامها، آنها را لزوما آبستره
نمیشناسد. او دیاگرامها را ابزاری با دو کارکرد معرفی میکند. ۱ – ابزار
تحلیلی و توصیفی ۲- ابزار مولد و تولید کننده
افراد دیگری از نقطه
نظرات متفاوتی به دیاگرامهای معماری پرداختهاند؛ پاتریک شوماخر(از گروه
زاها حدید) که به تحلیل دقیق دیاگرامهای پارامتریک میپردازد، در تعریف
خود از دیاگرام اینگونه میگوید: «یک نوع ارائه که بوسیله سطوح بالایی از
منتزع سازی، نشان پردازی می شود. این ارائه روی وجوه خاصی از یک کل واحد
ارائه شده، تمرکز دارد.»
در کتاب Conceptual diagrams, Activity
Diagrams, Program Diagrams مطابق نامگذاری خود کتاب، طبقهبندی از
دیاگرامهای معماری وجود دارد که بر این اساس است: دیاگرامهای مفهومی،
دیاگرامهای برنامه ریزی. در این کتاب، دیاگرامها به کلید واژههایی چون،
ترجمان تجریدی یا واحدهای دیجیتال تعریف شدهاند.
این نوشتار با
ارائه ادبیات خاصی که در ادامه گفته میشود، در پی بررسی گونه ای از
دیاگرام هاست که امروزه و نوع ارتقاء یافته آن در آینده مورد استفاده
معماران قرار گیرد. گونهی مورد بحث، دیاگرامهای شکل یافته از ترکیب خطوط،
احجام، علائم گرافیکی و واژگان است. البته ادبیات و مبانی نظری نشانه
شناسی آن قابلیت تعمیم و کاربرد در دیاگرام های مختلف را داراست. منظور از
تیپ و گونه دیاگرام های خاص که قابلیت استفاده از آن ها در حال حاضر و
آینده وجود دارد، دیاگرام هایی است که از لحاظ گرافیک نسبت به گذشته،
تغییرات زیادی را در پیش گرفته اند و به دلیل کاربرد علائم مختلف در آن ها
برای مخاطب قابل فهم تر از انواع دیگر هستند. این نوشتار قصد دارد با تحلیل
نشانه شناختی دیاگرام های معماری و بررسی اثر نشانه شناختی هر کدام از
اجزاء، به اصول مهم در طراحی نشانهای دیاگرام ها اشاره کند.
دیاگرامهای خوانا، نشانههایی نظام یافته:
هر
مفهومی برای خارج شدن از زبان کنونی اش و بیان در یک نوع زبان دیگر، مثلا
زبان نوشتاری به زبان برنامه نویسی یا زبان گفتاری به زبان تصویری، نیاز به
رمزگان خاص خود دارد که دادهها را از طریق آن رمزگان به زبان جدید و از
زبان جدید به ذهن مخاطب منتقل کند. دیاگرام های معماری متشکل از نشانه هایی
هستند که مفاهیم مختلف در قالب آن ها و از طریق رمزگان بصری به زبان بصری
تبدیل شده اند. این نشانه ها اگرچه می توانند در دیاگرامهایی در بخش
مفاهیم(کانسپت)، عملکرد(کاربردی)، برنامهریزی، ایدهها و تفکیک فضایی و
پروسه طراحی به کار روند، ولی در واقع رمزگانی فنی هستند، حتی آنهایی که
قصد رساندن مفاهیم حسی و هنری کار را دارند. چرا که باز هم قصد انتقال
پیامهایی را دارند که بازهی طیف تاویلهای مخاطبان اندک و محدود به پیام
خاص مورد نظر طراح است. این گونه این نشانهها، نشانههای بشدت تصریحی
هستند و بیش تر به علائم خاص شباهت دارند تا نشانه های تلویحی که برداشت
مخاطبان بسیار متنوع است.
تصویر
دو، دیاگرامهای سمت چپ و سمت راست هر دو به ۵ اصل معروف لوکوربوزیه اشاره
میکنند.
گرافیکهای گویا به همراه نوشتهها با روال دلالتی مشخص آن (رنگها و
خطوط)، نشانههای خوانا و دیاگرام با صراحت بیان بیشتری پدید آورده است.
دیاگرامهای معماری چه در حین طراحی و برای رساندن مفاهیم به
گروه همکار طراحی یا کارفرما، چه پس از طراحی برای بیان اجزای مختلف طرح و
به گونه تجزیه ترسیم میشوند، یک زبان تصویری انتقال سریع مفاهیم هستند.
دیاگرامها در یک تعریف کلی، طرح ترسیمی و گرافیکی برای نشان دادن رابطه ی
اجزای یک کل واحد و توضیح چگونگی کارکردن هر چیزی است. واژگان برای توضیح
کارکرد و رابطه اجزای یک کل واحد کافی نیستند، به این دلیل که در بسیاری
مواقع نیاز به جانمایی فضایی اجزای آن کل واحد و تصور موقعیت هر کدام از
لحاظ مکانی است. برای مثال جانمایی قطعات یک ماشین در کنار هم و رابطه شان
با هم که بوسیله خطوط و علائم نشان داده می شود. این موضوع در زمینههای
دیگر نیز صدق میکند. در معماری که زمینهای است که تصور فضایی روابط
بخشهای مختلف در آن و بازنمایی گرافیکیشان اهمیت دارد، بطور ویژهای
متمایز میگردد.
طرحها و ترسیمات در دیاگرامها برای بیان یک موضوع
بخصوص از یک واقعیت موجود یا در حال بوجود آمدن هستند، این طرح ها و
ترسیمات برای این بیان ساده و انتزاعی می شوند. آن ها همچنین برای توضیح
یکی از ویژگیهای آن واقعیت هستند. چرا که اگر قرار بر توضیح و توصیف خود و
کل آن واقعیت باشد، مواجهه و دیدن خود آن لازم میآمد. یا اینکه اصلا هنوز
آن(شی، اثر هنری، ساختمان و…) بوجود نیامده یا طراحی نشده است که بتوان
مرجع دریافت اطلاعات باشد. همه نشانهها به این صورت هستند.
زبان(الفبا
و واژگان)، نشانههایی هستند که به چیزی جز خودشان اشاره میکنند و دلالت
دارند. نشانه زبان شناختی، از انتزاعی ترین و ذهنی ترین نوع نشانه
هاست.دیاگرامهای معماری نیز ترکیب و مجموعه نشانههای مختلفی هستند. طبق
تعریف دانیل چندلر در کتاب مبانینشانهشناسی، هر چیزی که به عنوان دلالت
گر، ارجاعدهنده یا اشارهگر به چیزی غیر از خودش تلقی شود میتواند نشانه
باشد. در دیاگرام های معماری با ترکیبی از اشکال، خطوط، علامت ها، هاشور
ها، رنگ هایی روبرو هستیم که همه دلالت بر واقعیتی جز خودشان داردند. چرا
که با دلالت بر آن واقعیتها، برای ایجاد گفتگوی بصری آمدهاند. این واقعیت
ها مفهوم، رابطهی اجزاء، کارکرد و شکل و فرم معماری میتواند باشد.
دو
دلیل اینکه واژگان برای توضیحات و توصیفاتی که قصد انتقال آنها به مخاطب
وجود دارد، کفایت نمی کنند گفته شده؛ انتزاعی بودن کلمات و عدم تصویر فضایی
که دیاگرام ها ارائه می دهند.
سوسور، از بنیانگذاران نشانه شناسی می
گوید نشانه زبانشناختی حاصل ارتباط دو بخش است. تصویر صوتی یا جوهرمادی آن
که دال است. مفهوم که بر آن دلالت دارد. ( مدلول )
در مدل سوسور دال و مدلول در زبان به این گونه است.
در این مثال مشهود است که برای اشاره به هر درختی در زبان واژهی درخت
بکار می رود. ولی تنها در تصویر یا واقعیت آن است که نوع درخت ، بزرگی و
کوچکی تناسبات، شکل، اجزاء،گونه و رنگ آن دریافت میشود.
یک واژه به
عنوان ذهنیترین نوع نشانه، برای اشاره به یک کلیت جامع و یکپارچه بسیار
مناسب است ولی برای بیان کیفیتهای بیشتر از آن تکواژه واژگان دیگر بایستی
اضافه شود. کلمه ” خانه ” سریع ترین راه برای انتقال جایی است که خانواده
در آن زندگی می کند. ولی اگر بخواهیم به خانه ای چوبی در اقلیم مرطوب زیر
باران اشاره کنیم یکی از این دو انتخاب را داریم:
که انتخاب تصویری به چند جهت برای توصیف سریع تر و گویاتر این
مکان مناسب تر است. ابتدا از این جهت که نشانه ها در انتخاب تصویری،
نشانههایی هستند قرارداد آنها در جامعهی بزرگتری ایجاد شده است. ( در
ادامه درباره قرارداد در نشانههای نمادین توضیحات بیشتری ارائه خواهد شد. )
از
سوی دیگر، این تصویر صرفا قراردادهای انتزاعی مانند واژگان در هر زبانی
نیست و شامل برخی نشانه های شماتیک است که از لحاظ فرمی یادآور مفهوم مورد
نظر است.
در دسته بندی که چارلز پیرس درباره انواع نشانه ( یا وجوه
مختلف رابطه دال و مدلول در نشانهها) ارائه میدهد. میتوان تفاوت نشانه
شماتیک و نمادین را متوجه شد.
نماد / وجه نمادین: در این وجه،
دال شباهتی به مدلول ندارد. اما بر اساس یک قرارداد اختیاری به آن مرتبط
شده است. بنابراین رابطه میان دال و مدلول باید آموخته شود : مثل زبان به
طور کلی ( زبان های خاص حروف الفبا، علائم نقطه گذاری، کلمات، عبارات و
جملات ) اعداد، چراغ راهنمایی و پرچم ها.
شمایل / وجه شمایلی: در این وجه مدلول بخاطر شباهت به دال یا به این علت که تقلیدی از آن است، دریافت می شود. ( تشخیص مدلول با نگاه کردن، گوش دادن، لمس کردن، چشیدن یا بوییدن چیزی شبیه آن انجام می شود. )
نمایه/
وجه نمایهای: در این وجه دال اختیاری نیست، بلکه بهطور مستقیم(فیزیکی
یاعلی) به مدلول مرتبط است. این ارتباط میتواند مشاهده یا استنتاج شود.
مثل( نشانههای طبیعی: دود، رعد، جای پا، انعکاس صدا، طعمها و بوهای
غیرمصنوع) علائم بیماریها و وسایل اندازهگیری (بادنما، ساعت، الکلسنج)
در
دیاگرامهای معماری کاربرد نشانههای نمادین شامل انواع فلشها، خط چینها
و هاشورهایی که با قراردادهای مختلفی تعریف شدهاند، میشود. نشانههای
شمایلی در دیاگرامهای معماری میتوانند شکل متریال (مثلا بافت چوب)
یا
فرم خلاصهشده ی یک نوع معماری خاص و… باشند. یک نشانهی نمایهای در
دیاگرام معماری میتواند یک پرسوناژ با لباس و شکل خاصی باشد که به خاطر
شکل لباسش کاربری محیط در دیاگرام تشخیص داده شود، این حالت که یک مفهومِ
اصلی بوسیلهی وجود یک نشانهی غیرمستقیم یا به اصطلاح استنتاجی است، یک
نشانهی نمایهای میباشد.
در دیاگرام های معماری و بطور کلی
دیاگرام ها، طراح اطلاعات انتخابی، مثلا اطلاعات مهم یا لازم مورد نظرش را
در قالب نشانه های گرافیکی ارائه می دهد.
وجه برتری نشانه های تصویری برای انتقال مفاهیم نسبت به استفاده
صرف واژگان گفته شد ولی لازم به یادآوری است ترکیب نشانه ها با هم و
افزودنشان در یک ترکیب متناسب مفاهیم و مقاصد را به طور سریع تر و دقیق تری
انتقال می دهد. در کتاب نشانه شناسی هنر، محمد ضیمران به نقل از سوسور می
گوید : ” بکارگیری نشانه ها یا واژه ها برای انتقال مفاهیم و مقصود به
مخاطب کافی نیست. بلکه گروهی از واژه ها کنار هم قرار گرفته، معنایی را
القا میکند. تک تک واژهها مصداق اولیه نشانه محسوب میشوند. آنچه میان
واژه ها یا نشانهها ربط منطقی برقرار میکند، نظام حاکم بر زبان حاکم است.
“
این توضیحات که در بالا گفته شد برای تعریف مفهوم همسازگی و
همنشینی نشانه ها بیان شده بودند. همسازگی یا همنشینی به این نکته
میپردازد که نشانهها در هر ترکیبی به دلیل توالی و پیاپی خود،
مناسبتهایی را ایجاد میکنند.
یک دیاگرام معماری خوانا و قابل فهم
زمانی شکل میگیرد که همسازگی یا همنشینی نشانههای بکار رفته در آن متشکل
از توالی متنوعی از انواع نشانهها از تیپهای مختلف ( نماد، شمایل، نمایه
) باشد. به دلیل اینکه ذهن برای برقراری ارتباط متکی به شناسایی تنها یک
نوع دلالت خاص ( مثلا دلالت قراردادی ) نبوده و خوانش آن یکنواختی را به
همراه نخواهد داشت. برای مثال دیاگرامهایی که از ترکیب نشانههای نمادین
مثل ↑ و نشانههای شمایلی ( مثل بافت ها و متریالی مشابه واقعی آن ) و
نشانه های نمایه ای به این صورت انتقال مفاهیم از طریق چند نشانه و چند
درگاه دلالتی صورت می گیرد و باررساندن تمام مفاهیم به دوش یک نشانه در
دیاگرام نیست.
تصویر چهار، دیاگرامهای با همنشینی انواع نشانهها میتوانند جذبکنند، قابل فهم و خوانا باشند.
در این دیاگرامها، نشانه های مختلف ( واژه ) ( نمایه ) ( شمایل )
( نماد ) به یاری هم آمده و با همنشینی متنوع و متناسبشان مفهوم را به
موجزترین ارائه برسانند. درباره ایجاز در ارائه باید گفت، هر چه از
اختصارات قراردادی ( مانند نمادها که پیش از این ذکر شد.) استفاده شود،
مفاهیم با سرعت بیشتری انتقال مییابند. و هر چه این قراردادها، جامعه
بزرگتری را در برگیرند در ایجاز دیاگرام موثر است. به این دلیل که اگرچه
نشانهها دارای مفاهیم بسیاری در پشت ظاهرانتزاعی خود هستند، ولی به همین
میزان، شناخته شدگیشان و از پیش تعریفشدگی شان برای مخاطب و فهم او مهم
است. برای مثال استفاده از نشانه → در دیاگرام به دلیل اینکه قراردادهای
عام و جهانی هستند، برای افراد بیش تری قابل فهم است و مفهوم جهت و سمت و
سو را میرساند. ولی رنگ سبز با کاربرد نشانهای خاص آن در برخی مناطق به
عنوان رنگ اماکن مقدس و مذهبی برای افراد کمتری و قطعا برای رساندن مفهوم
کاربری مذهبی بخشی در دیاگرام کفایت نکرده و نیاز به نشانههای دیگری مانند
شمایل یک بنای مقدس یا واژگان برای راهنمای دیاگرام است.
در این
مورد مثلا کاربرد رنگ سبز برای دلالت بر پوشش گیاهی در یک دیاگرام میتواند
قابلیت فهم بهتری داشته باشد. بدلیل اینکه بکاربردن رنگ سبز برای اشاره به
پوشش گیاهی در دیاگرام به دلیل شباهت رنگی به رنگ بیشتر گیاهان است، این
نشانه شمایلی محسوب میشود. ولی جدا از این تفاوتِ نوع دلالت نشانه، این
نشانه، مفهوم را سریعتر انتقال میدهد.
در طراحی و ترسیم
دیاگرامها، طراح مختار است هر گونه خط و نقشی که به ذهنش میرسد ترسیم کند
ولی چنانچه طراح قصد بهتر فهمیده شدن و سریعتر فهمیده شدن دیاگرام را
دارد، بایستی آن را به نشانه های متشکل از نشانههای ریشهای و شناخته شده
بنماید. این موضوع را با قیاس واژگان بهتر میتوان فهمید. هرگاه نویسندهای
در جایی از نوشتهی خود نیاز به استفاده از واژگان جدید داشته باشد، دو
انتخاب پیش روی خود دارد؛ یکی استفاده از هم معنی آن واژه در زبانهای
دیگر(روی آوردن به قراردادهای دیگر) و دیگری اینکه ساختن واژه ای با
استفاده از ترکیب های پسوندی و پیشوندی به لغت ریشهای که همهشان بطور
جداگانه برای مخاطب قابل فهم هستند.
درحالت اول نیاز به یادگیری
مفهوم واژه در زبان ِ دیگر است یا به عبارتی باید قرارداد نشانه درک شود به
این معنی که زبان ِ نشانه(واژه) شناسایی و معنایش یافته شود. در حالت دوم
به دلیل نزدیکی نشانهی جدید (واژه) به نشانههای شناختهشدهی پیشین
(واژگان معمول) این ارتباط ذهنی ناخودآگاه صورت گرفته و نشانه قابل فهم
میشود.
تصویر
پنج، دیاگرامهایی که در چند بخش ارائه میشوند، برای ارتباط میان خود به
روالهای دلالتی نظاممند نیاز دارند، در این دیاگرام چند مرحلهای زاویهی
ترسیم سه بعدی، رنگها و علائم در هر سه بخش تکرار شده و به هم مربوط
میباشند.
در دیاگرامهای چند بخشی یا متشکل از چند مرحله برای توضیح چند
مرحله ای طرح یا ایدئوگرامهایی که شکلگیری طرح نهایی را نشان میدهد یا
دیاگرامهایی که در یک طرح چند موضوع مختلف را بررسی میکنند، توجه به
روالهای دلالتی بسیار مهم است. روال دلالتی، رویه و راهبرد اشاره به مفهوم
است. ژرژ مونن درباره این تعریف میگوید : ” ما وقتی با روالهای دلالتی
نظاممند روبرو هستیم که پیام به نشانههای پایدار و دائمی تجزیه شود. ” او
علائم رانندگی را از این نوع میداند. علائمی که دارای تابلوهای چارگوش،
مثلثی و گرد است. ولی پوستر تبلیغاتی را با اشکال مختلف استفاده شده در آن
دارای یک روال دلالتی بی نظام میداند.
روال های دلالتی نظاممند کمک
می کنند که همه نشانههای مربوط به یک مجموعه ، تعلق خود را به آن مجموعه
نشان دهند. روال دلالتی چند مجموعه نشانه میتواند شامل رنگ خاص و تکرار
شونده و مشترک در همه بخش های دیاگرامهای چندبخشی باشد. همینطور میتواند
شکل و فرمت خاص در نظر گیری طرح معماری باشد. مثلا یک دید خاص ( ایزومتریک
یا پلان) یک روال دلالتی نظام مند برای ارائه دیاگرام میشود.در برخی
دیاگرامهایی که در بخش های مختلف آن، تیپ و رنگهای مختلفی برای ارائه
انتخاب شده است، روال دلالتی بی نظام و به سختی میتوان ارتباط نشانههای
هر بخش با بخشهای دیگر را درک کرد.
تصویر
شش و هفت، دیاگرامهایی که در چند بخش ارائه میشوند، برای ارتباط میان
خود به روالهای دلالتی نظاممند نیاز دارند، در این دیاگرام چند مرحلهای
زاویهی ترسیم سه بعدی، رنگها و علائم در هر پنج قسمتشان، تکرار شده و به
هم مربوط میباشند.
نتیجه:
همانطور که در متن آمدهاست، نکات با اهمیت در
دیاگرامهای معماری از دیدگاه نشانهشناسی، استفاده از اجزاء مختلف و متنوع
نشانهها، همسازگی یا همنشینی نشانهها و روالهای دلالتی نظاممند در
آنهاست؛
-در تصویر سه و چهار دو قیاس انجام شد که ننشان داد،
نشانههای تصویری صرف میتوانند اثر کندتر و مبهمتری در انتقال مفاهیم
داشته باشند. به نسبت دیاگرامهای تصویر چهار که ترکیب نشانههای تصویری و
نوشتاری و… که استفاده از اجزای متنوع(البته در حداقل نیاز هر یک) در عین
حال دارای نظاک یکسان و داشتن انسجام، مفاهیم را بهتر و سریعتر منتقل
میکنند. البته همانطور که اشاره شد از نوشتار بایستی محدود به واژههای
قراردادی معماری و با تعریف مشخص و بسیار موجز باشند، به طوری که خوانش
نشانههای تصویری را برای خواننده جذاب و متنوع نماید.
– در مورد
نظامهای دلالتی نیز گفته شد، نحوهی بیان دیاگرامهای چندبخشی و
چندمرحلهای که یک قالب یا رنگ و شکل یکسان یا زاویهی ترسیم
یکسان(ایزومتریک، پلان، نما و…) یک روال دلالتی خاص برای دیاگرامها
محسوب میشوند که داشتن یک روال دلالتی نظاممند میتواند خواننده را
متمرکز بر موضوع اصلی مورد اشاره در دیاگرام نموده و نه درگیر خوانش کلیت و
یافتن موقعیت تصویر و فهم یک کل، که بعنوان زمینه شناخته میشود. در این
مورد دو تصاویر پنج و شش و هفت توضیح داده شدند.
منابع:
چندلر، دانیل (۱۳۹۴)، مبانی نشانهشناسی، ترجمه مهدی پارسا، انتشارات پژوهشکده و فرهنگ وهنر اسلامی، تهران
ضیمران، محمد (۱۳۸۳)، درآمدی بر نشانهشناسی، نشرقصه، تهران
گیرو، پییر، نشانهشناسی(۱۳۸۰)، نشانهشناسی، ترجمه محمد نبوی، انشارات آگه، تهران
Garcia, Mark, The Diagrams of Architecture, WILEY, London, ۲۰۱۰
Damdi publishing co., Program Diagrams, DAMDI and DESIGNERS, Seoul, Korea, ۲۰۱۱
سانتیاگو کالاتراوا در ۲۸ ژولای ۱۹۵۱در شهروالنسیا در کشور اسپانیا
متولد شد. او همانقدر که در طراحی بناهای معماری متبحر است در کشیدن
نقاشی، مجسمه سازی نیز تبحر دارد. کالاتراوا نخستین دفتر خود را در زوریخ
تاسیس کرد که خیلی زود تحسین همگان را در طراحی پل برانگیخت. ازجمله
شاهکارهای او درپل سازی، پل زیبای آلامیلو در سال ۱۹۹۲، پل بیلبائو در سال
۱۹۹۷ و پل آلامدا در سال ۱۹۹۵ می باشد.
افتتاح مرکز ترابری نیویورک
پرواز
پرنده در یکی از خیابان های شهر نیویرک چیزی بود که کالاتراوا با تمامی
اصول طراحی زیبا شناسی و معماری طراحی کرده بود مرکز حمل و نقل در سطح
خیابان که به عنوان یک ساختار مستقل عمل میکند با رنگ روشن ودرخشان نسبت
به بناهای پیرامون جلوه خاصی به شهر میدهد.
مصالح ساختمانی استفاده شده در ساخت: فولاد، بتن، سنگ، پانل های ساخته شده از فلز و شیشه ای
فضاهای
داخلی با پله ها و ورودی های متفاوت ایجاد دسترسی و ورودی های مختلف را
فراهم کردند. فرم تندیس این پروژه از طریق تکرار مدولار از دنده فولادی که
شرافت و عزت و زیبایی را به سطح زیر ساختمان و پیاده رو فراهم می کند.
همچنین نورگیری با عرض ۳۳۰ فوت روی بام دندانهدار کشیده شده است فضای خالی
بین دندهها، با متریال شیشه اجازه می دهد تا نور طبیعی، یک نماد قدرتمند
از امید و نشاط، به سیل مرکز را ایجاد کند کالاتراوا از نور به عنوان یک
عنصر ساختاری در مرکز استفاده کرده است، گفت که این ساختمان در شب”ستونی
از نور است.” و به عنوان یک فانوس در سایت مرکز تجارت جهانی ایفای نقش می
کند.
طراحی موزه “فردا”
سقفی
متمایز با امتداد ۷۵ متر بیش از پلازا، ۷۶۰۰ متر مربع موزه و ۴۵ متر به
سمت دریا ،بام از یک سر آزاد، به همراه بالهای بزرگ متحرکش در نمای
ساختمان، تقریباً در کنار کل طول اسکله امتداد یافته است که بر گسترش به
سمت خلیج تأیید میکند.این موزه در شهر ریودژانیرو برزیل افتتاح شد. خلق یک
فضا فرهنگی در حین حال خلاقانه که به آینده سیاره اشاره میکند. موزه به
شکل خاصی در ساحل طراحی شده که توانسته به طور کامل بین شهر و محیط
پیرامونش ارتباط برقرار کند. در واقع طراحی موزه به عنوان یک الگو به جهان
برای چگونگی بازیابی فضاهای شهری با کیفیت از طریق ایجاد امکانات فرهنگی
طراحی شده است. این بصیرت به آنها اجازه داد که یک میدان در بیرون
ساختمان طراحی کنند. این میدانگاه، یک فضای شهری منسجم را خلق کرده است که
تحولات خارقالعاده اطراف خود را بازتاب می دهد. یک استخراطراف موزه طراحی
شده که آب خلیج را پمپاژ میکند و بازتابی از ساختمان را نشان می دهد و
باعث میشود که بازدیدکنندگان احساس کنند؛ ساختمان روی آب شناوراست. موزه
مانند یک موجود فضایی، یک کشتی شناور روی آب و یک پرنده روی درخت دیده
میشود. بخاطر طبیعت متغیر نمایشگاهها، یک ساختار کهن الگویی در داخل
ساختمان معرفی شده ،این سادگی اجازه می دهد تا برای تطبیق پذیری عملکردی
موزه، قادر به جا دادن کنفرانس ها و یا به عنوان یک فضای تحقیق عمل می کنند
این ساختمان با استفاده از منابع طبیعی که از سایت خود به کار میگیرد
مانند :آب از خلیج نزدیک ،برای تهویه هوا دمای داخل و همچنین انرژی خورشیدی
و جمع آوری آن از طریق پانل های فتوولتائیک به انرژی پایدار آن کمک
میکند. فضای نمایشگاه دائمی در طبقه بالا ساختمان قرار دارد وسطح پایین تر
شامل اتاق عملکردی و فنی، مانند دفاتر اداری موزه، امکانات آموزشی،
تحقیقات فضایی، سالن، فروشگاه موزه، یک رستوران، لابی، آرشیو ها، ذخیره
سازی و یک منطقه تحویل. همچنین نمایشگاههای موزه، این موضوعات را حمایت
میکنند: رشد جمعیت و افزایش طول عمر، الگوهای مصرف، تغییرات آبوهوا،
مهندسی ژنتیک و زیست رفتارشناسی، توزیع ثروت، پیشرفتهای تکنولوژی و تغییر
گیاهان و جانداران ناحیه.
ساختمان علوم و تکنولوژی مجموعه دانشگاه پلی تکنیک فلوریدا
ساختمان
در ابتدا باید به عنوان یک “دانشگاه در یک ساختمان” تابع برنامه اصلی خود
را از کلاس درس، آزمایشگاه، دفاتر اداری و طراحی میشد اما در ادامه
ساختمان را به عنوان یک دانشگاه مینیاتوری طراحی شد طرحی دارای یک تراس
باغ در فضای باز که ب یادگیری در فضای باز فراهم می کند، در داخل ساختمان،
آمفی تئاتر است که می تواند به دو بخش تقسیم فضا برای سخنرانی، مراسم و
همچنین می توانید به عنوان یک انجمن برای گردهمایی و نشست زمانی که استفاده
می کنند. چیدمان این ساختمان در این پردیس دانشگاهی شامل چهار پل عابر
پیاده می شود که این ساختمان دو طبقه را به محیط اطاف آن متصل می سازد .
پایداری ساختمان از لحاظ آب،مواد،نور از ویژگی های خاص این پروژه است.
پل صلح
یک
مارپیچ از توسعه بیش از یک مقطع بیضی شکل با دو شعاع مماس به وضوح تعریف
شده که ایجاد یک فضای معماری در داخل طرح را کرده است. استفاده از پوشش
شیشه ای که باعث میشود درتمام روزهای سال اعم از باران و برف و شرایط آب و
هوایی ، مناسب عمل کند. این پل عابر، ۱۳۰متر طول دارد و امکان عبور ۵۰۰۰
هزار نفر را در طول روز برفراز رودخانه میسر می کند.
برج چرخان
برج
چرخان به معنی ستون پیچنده آسمانخراشی است در شهر مالمو سوئد و در ۲۷ اوت
۲۰۰۵ به طور رسمی افتتاح شدهاست. این برج ۵۴ طبقهای ۱۹۰ متر (۶۲۳ فوت)
ارتفاع دارد. برج پیچنده بلندترین ساختمان مسکونی در سوئد و دوم بلندترین
ساختمان مسکونی در اروپا است. هسته برج حاوی آسانسور داخلی و پله ها، که از
طریق آن با واحد ها ارتباط برقرار میشود ساختار تحمل بار اصلی یک هسته
بتن مسلح دایره که مرکز مربوط ،دقیقا به مرکز چرخش طبقه است. در طراحی این
برج از نه مکعب که هر کدام دارای پنج طبقهاست. بالاترین بخش برج نود درجه
نسبت به سطح مبنای آن چرخیده است. در اصل هرطبقهٔ این برج شامل مقطعی
مستطیلی است که حول محور مرکزی آن با زاویهای مشخص چرخیده و به یک مقطع سه
گوش متصل شده دو مکعب پنج طبقه از نه مکعبی که روی هم قرار گرفتهاند به
فضای اداری اختصاص یافتهاست. این برج با الهام از حرکات طبیعی بدن انسان
توسط کالاتروا، ابتدا در قالب یک مجسمه سنگی و سپس در قالب یک معماری
تکنولوژی سطح بالا طراحی شد و اکنون نیز همخوانی کاملی با بافت جدید اطراف
خود دارد. اساس طراحی و سیستم سازه این آسمانخراش براساس نتایج به دست آمده
از آزمایش های دشوار «تونل باد» انجام شده روی ماکت این برج در دانشگاه
وسترن شهر انتاریو کانادا تعیین و سپس به وسیله مهندسان ارشد سازه طراحی و
محاسبه شده است.
فرودگاه بین المللی دنور
یکی
از بزرگترین پروژه ها که شامل ساخت یک پل راه آهن ، یک ایستگاه قطار
ترمینال، یک هتل و مرکز کنفرانس ۵۰۰ اتاق و یک میدان چند منظوره و تعدادی
خرده فروشی است. ایستگاه راه آهن، میدان و هتل یک مجتمع بسیار یکپارچه و
پویا، واقع در جنوب ترمینال تشکیل می دهد. ” کالاتراوا ” هدف من در طراحی
یک ایستگاه قطار این است که در مجاورت چنین ساختار نمادین به عنوان
ترمینال بتواند مستقل و با کیفیت به عنوان نقطه عطفی برای قرن ها منجر شود و
به عنوان فرودگاه بین المللی دنور همچنان به گسترش نقش خود به عنوان یک
موتور اقتصادی برای شهر و شهرستان بپردازد.
پل بندر پورتومادرو
پل
معلق چرخان با ۱۰۲ متر بین یک جفت پل ثابت قرار گرفته است. این قسمت از پل
می تواند ۹۰ درجه بچرخد تا اجازه عبور و مرور آزاد به قایق های درون آب
بدهد. مصالح استفاده شده در طرح بتن مسلح و فولاد و هموار با چوب محلی است.
موزه هنر میلواکی
موزه
همانند دیگر طرح های کالاتراوا ایده پرواز را تداعی میکند آمدن به سمت
چیزی برای پرواز کردن گویی کالاتراوا میخواهد با کنتراست رنگ روشن نسبت به
بستر ، کابلهای کششی، ادغام بتن و فولاد برای تصویر کشیدن پرواز مردم را
به آنجا بکشاند در تا با وارد شدن به فضای داخلی موزه و حس و درک فضا و
آثار ، هنرمندانه روح مردم را به پرواز در بیاورد.