طراحی فضاهای مذهبی

طراحی فضاهای مذهبی طراحی فضا­های مذهبی در سراسر جهان از اهمیت ویژه ­ای برخوردار است. فضاهایی مانند کلیسا ها، کنیسه ­ها، گورستان ­ها، قبرستان­ ها، امام زاده ­ها از بناهای مذهبی به شمار می ­روند و با توجه به هر دین و آیینی این فضا به گونه ­ای خاص شکل می­گیرد و تمامی فرم معماری با توجه معنی واژه مذهب: آیین، دین، روش، سنت، شرع، شریعت، طریقه، طریقت. که چه مفهومی در آن دین مشهود­تر است، باید به سادگی در فرم و فضا دید شود، توجه کرد.

از فضاهای مذهبی شکل گرفته در ایران، مساجد نقش پر رنگ تری در بستر جامعه به عنوان مرکز فرهنگی، اجتماعی ایفا می­کند. (در اسلام قرآن، منشا تمام قوانین زندگی و آموزش است و نیز خاص اعلام قانون، دین و غیره است.) با توجه به اهمیت بنای مسجد به عنوان ممتازترین بنای شهری و محل اجتماع مومنین و نمازگزاران درک مبانی طراحی مساجد با ارزش ایران و سایر کشورهای اسلامی از اهم وظائف طراحان می­باشد و به این دلیل نکات زیر باید مبنای کار طراحی قرار گیرد : الزامات: اجتناب از طراحی بدون منطق الگوهای تاریخی . بازخوانی تعریف مسجد به عنوان فضای عبادت و بازشناسی کارکردهای آن. رعایت اصل سادگی و پرهیز از تجملات و تزئینات اضافی. رعایت اصل وحدت نظام حجمی و عملکردی فضاهای اصلی ، جانبی و الحاقی مسجد به عنوان موضوع واحد بصورتیکه شاخص بودن مسجد از جهت منظر شهری و عملکردی غالب باشد.

محوریت فضای عبادی (شبستان) و تبعیت فضاهای جانبی و الحاقی از آن . رعایت حرمت حدود شبستان مسجد قبل در هنگام تخریب، احداث و تعمیر و مرمت. رعایت هندسه فضای شبستان بر محوریت قبله و همچنین رعایت جهت قبله در سازماندهی کلی احجام. رعایت سلسله مراتب فضاهای اصلی، جانبی و الحاقی در طراحی کلی. توصیه ها: تبادل نظر با کارشناسان مرکز رسیدگی به امور مساجد قبل از شروع طراحی. بازدید از حداقل ۵ مسجد فعال با معرفی امور مساجد جهت مطالعات میدانی و عملکرد واقعی مسجد نوآوری براساس سنت و پرهیز از نوآوریهایی که از تشخص بنا می کاهد. در نظر گرفتن تمهیدات لازم در طراحی جهت حضور بانوان براساس احکام شرعی. حتی المقدور ورودی شبستان به گونه ای طراحی گردد که ورود نمازگزاران رو به قبله باشد. رعایت توازن، تقارن و تعادل در طراحی مسجد. حتی المقدور توجه به ایجاد صحن چهار ایوانی. حتی المقدور رعایت اصل طراحی درون گرا. رعایت تناسبات هندسی عناصر معماری و آرایه های مساجد شاخص در طراحی. فضاهای اصلی : شبستان (ورودی گنبدخانه و محراب) صحن (ایوان، رواق و …) هشتی (پیش ورودی) سردر مسجد (بعنوان نماد شهری بدنه مسجد جلوخان (پیش فضا) فضاهای جانبی (فضاهایی که در ارتباط مستقیم با فضاهای اصلی (صحن و شبستان) می باشد): فرهنگی (قرائت خانه، آموزشی و …) کتابخانه خدماتی (آبدارخانه، دفتر روحانی، وضوخانه و آبریزگاه، انبار، امور خیریه، فضاهای چند منظوره، سالن های مراسم مذهبی، دفتر مسجد و هیئت امناء(منزل خادم فضای الحاقی (ترجیحاً مستقل از مسجد) : فضاهائی که دارای عملکرد مستقل بوده و نیازی به ارتباط مستقیم با فضاهای اصلی مسجد ندارند. تجاری آشپزخانه درمانگاه دفتر بسیج صندوق قرض الحسنه منزل روحانی مهمانسرا انواع مساجد در کالبد شهری ۱_مساجد محله­ ای : مساحت اراضی مساجد محله­ای طبق مصوبه شورایعالی معماری و شهرسازی ایران حدود ۵۰۰مترمربع می­باشد که بر این اساس نسبت سطح اشغال ناخالص کاربری­های مساجد محله­ای در طبقه همکف به شرح زیر است: ۱_۱ شبستان همکف، ۱_۲ صحن، ۱_۳ پیش فضا، ۱_۴ کفشداری و ورودی شبستان، ۱_۵ فرادی خوانی، ۱_۶دفتر مسجد و اتاق روحانی، ۱_۷ سرویسهای بهداشتی، ۱_۸ محل زندگی خادم، ۱_۹ انبار و آبدارخانه، ۱_۱۰ کتابخانه، ۱_۱۱ فضای ارتباطی ۲_ مساجد ناحیه­ ای : مساحت اراضی مساجد ناحیه­ای طبق مصوبه شواریعالی معماری و شهرسازی ایران حدود ۱۰۰۰ مترمربع می­باشد و با فرض حضور ۷۵۰نفر نمازگزار و پیش بینی استفاده از نیم طبقه برای شبستان بانوان­، نسبت سطح اشغال کاربری­ها در طبقه همکف به شرح زیر است :

۱_۱ شبستان همکف، ۱_۲ صحن، ۱_۳ پیش فضا، ۱_۴ کفشداری و ورودی شبستان، ۱_۵ فرادی خوانی، ۱_۶دفتر مسجد و اتاق روحانی، ۱_۷ سرویسهای بهداشتی، ۱_۸ محل زندگی خادم، ۱_۹ انبار و آبدارخانه، ۱_۱۰ کتابخانه، ۱_۱۱ فضای ارتباطی، ۱_۱۲سردر ورودی و کفشداری، ۱_۱۳ اتاق بسیج ۳_مساجد منطقه­ ای : مساحت اراضی مساجد منطقه­ای حدود ۲۰۰۰تا ۴۰۰۰ مترمربع در نظر گرفته می­شود و با فرض حضور ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ نفر نمازگزار که۳/۲ آنها از شبستان همکف استفاده نما­­یند، نسبت سطح اشغال کاربری­ها در طبقه هم کف به شرح زیر است : ۱_۱ شبستان همکف، ۱_۲ صحن، ۱_۳ پیش فضا، ۱_۴ کفشداری و ورودی شبستان، ۱_۵ فرادی خوانی، ۱_۶دفتر مسجد و اتاق روحانی، ۱_۷ سرویسهای بهداشتی، ۱_۸ محل زندگی خادم، ۱_۹ انبار و آبدارخانه، ۱_۱۰ کتابخانه، ۱_۱۱ فضای ارتباطی، ۱_۱۲سردر ورودی و کفشداری، ۱_۱۳ اتاق بسیج، ۱_۱۴محل پیش ورودی سالنهای چند منظوره، ۱_۱۵ محل نگهداری کودکان، ۱_۱۶فضای ارتباطی و تجاری ارتباط فضاهای اصلی با فضاهای جانبی و الحاقی مسجد: مجموعه دسترسی­های مساجد متشکل از فضاهای رابطی است که هر یک واجد کیفیات خاص و عملکرد ویژه­ای می­باشد. در مسجد با توجه به ماهیت چند عملکردی فضاهای ارتباطی، این موضوع توجه مضاعفی را در طراحی طلب می­کند.

الزامات اجتناب از تداخل مسیر بانوان و آقایان. رعایت سلسله مراتب دسترسی به فضای شبستان. اجتناب از ایجاد پله های نامناسب و امکان بهره مندی سالمندان، جانباران و معلولین جسمی حرکتی و حسی از مسجد با پیش بینی تمهیدات لازم. رعایت تعداد، ظرفیت، ابعاد و استانداردهای دسترسیهای عمومی، پله، آسانسور، بالابر و رامپ. تأمین نور و تهویه طبیعی برای مسیرهای دسترسی به شبستان اصلی. اولویت دسترسی به فضای شبستان در سازماندهی مسیرهای ارتباطی درون بنا. توصیه ها طراحی دسترسی ها به نحوی باشد که باعث تسهیل کنترل جمعیت مسجد گردد.

پرهیز از پیچیده نمودن مسیرهای ارتباطی تأمین دید مناسب به فضای باز جهت بالا بردن کیفیت دسترسی های مسجد. توجه به ماهیت چند عملکردی مسیرهای دسترسی درون مسجد. ارتباط شبستان، صحن و سایر فضاهای قابل استفاده بصورتی طراحی شود که در مواقع خاص برگزاری نماز جماعت اتصال صفوف نمازگزاران ممکن باشد. سلسله مراتب فضاهای مساجد : جلوخان، هشتی ورودی، صحن، پیش ورودی به شبستان، ایوان، فرادی خوانی، رواق، کفشداری­ و شبستان. سیمای مسجد: در شهرهای تاریخی سرزمین ­های اسلامی مسجد به عنوان بنای شاخص در کنار سایر ابنیه عمومی جایگاه تثبیت شده­ای داشته و عناصر آن مثل گنبد، سردر و مناره­ها به عنوان نشانه­های شهری شناخته شده مطرح بوده است. تشخیص و هویت نمادین بناء به عنوان ساختمان عمومی و یا قداست، ایجاب می­کند بنحوی از بافت مسکونی یا تجاری اطراف متمایز باشد. الزامات طراحی بنای مسجد به عنوان نماد و نشانه شهری بگونه ای باشد که برای یافتن آن نیاز به تابلوهای راهنما نباشد. رعایت هماهنگی و توجه به نورپردازی داخلی و بیرونی .

رعایت هندسه و ابعاد متناسب با فضای مسجد. توصیه ها در طراحی عناصر شاخص تناسب و جنس مصالح و ماندگاری پوشش¬های آن رعایت گردد. (ترجیحاً استفاده از مصالح محلی و بومی) استفاده از نمادهای مهم و اصیل مساجد به شرح ذیل : قوس اسلامی ایرانی _ گنبد _ سردر شاخص _ ایوان _ صحن گلدسته _ محراب _ رواق _ جلوخان(به تناسب موقعیت و طبقه بندی مسجد)_ مأذنه هشتی. حال به سادگی با درک و شناخت الزامات طراحی فضاهای مذهبی می­توان فضایی مطلوب با حفظ تمامی ویژ­گیهای آن خلق کرد. مسجدالنبی طاق بستان یکی از پروژه های مذهبی طراحی شده توسط مهندسین مشاور زما است. اطلاعات کامل پروژه را از اینجا بخوانید.

طراحی داخلی فضاهای درمانی

طراحی فضاهای درمانی یکی از پیچیده­ ترین پروژه ­های طراحی در زمینه ­ی معماری است. اما با درک درست از کلیات و بررسی صحیح و در عین حال همه جانبه به مراکز درمانی می­توانیم بیابیم که به راستی هدف شکل گیری فضاهای درمانی چیست؟ چه کسانی به طور روزانه و یا دوره­ای در آنجا فعالیت می­کنند و چه میزان بازه زمانی را در طول روز در آن فضا می گذرانند؟برطرف کردن چه نیازهایی الویت پیدا می­کند؟ و چرا طراحی داخلی آن اهمیت بالایی بر خوردار است؟

 به طور کلی برای طراحی یک مرکز درمانی توجه به نوع تخصص و درمان می­تواند کمک شایانی به طرح فکری و فضا سازی معمار داشته باشد.

هدف شکل­گیری فضاهای درمانی، گرد­همایی پزشکان متخصص در رشته­های متعدد، که هدفشان درمان مراجعه کننده و ارائه خدمات مطلوب است. مزیت این مراکز برای بیماران، کوتاه بودن زمان انتظار و امکان تشخیص و درمان بهتر، بدون مراجعه به پزشک دیگر است.

به طور کلی فضا درمانی فضایست که درمانگر با تجربه و علم و دانش خویش به درمان مراجعه کننده می­پردازد.

پزشک متخصص به طور کلی تمام زمان خود را در این فضا می­گذراند، اما با توجه به نوع تخصص، مراجعه کنندگان گاه به صورت دوره­ای و گاه غیر دوره­ای و تنها با یکبار مراجعه تجربه­ای از فضا به دست می آورند.

برای طراحی کاربردی یک فضا توجه به افراد استفاده کننده از فضا، نیازها، خواسته­ها، و حتی حالات احساسی و روانی  که در آن فضا تجربه خواهند کرد از اهمیت بالایی برخوردار است.

طراحی فضاهای خلاقانه با قابلیت دسترسی سریع و آسان برای افراد کم توان و ناتوان جسمی و همچنین سادگی نوع دیاگرام و ارتباطات عملکردی برای قسمت ورودی با توجه به نوع تخصص.

حال با شناخت آیتم های موجود در فضا می توان به طور دقیق تری به نیاز ها پاسخ داد. فضاهایی از قبیل

اتاق انتظار: یک سالن انتظار با مساحتمناسب(محل معاینه بیماران باید از محل انتظار کاملا جدا باشد).

اتاق ­های کار پزشکان: یک اتاق معاینه با فضای مناسب، نور کافی، پنجره با توری سالم بوده و روشویی همراه صابون مایع و دستمال کاغذی در این اتاق یا مجاورت آن موجود باشد.

فضاهای پشتیبانی: سرویس بهداشتی با شرایط مطلوب بهداشتی

منشی، نوبت دهی و صندوق : ارتباط راحت و مناسب بین مراجعه کنندگان با یکدیگر و کارکنان

پاسخ درست و مطلوب و همچنین عملکردی به این فضاها باعث شکل گیری فضایی معمارانه می­شود.

در پروژه ۷۷ متر مربع، طراحی شده توسط مهندسین مشاور معماری زما اینگونه بیان شده است که “درد” یک موضوع پیچیده است که شدت یا ضعف آن به طور مستقیم، به احساس انسان و راهی که او بتواند محیط را حس کند، مرتبط می­شود. با در نظر گرفتن قلمرو معماری هر نوع درد که یک نفر از آن رنج می برد، با تاثیر طراحی فضا بر روی استفاده کننده، از طریق حس شنوایی، دیداری و سیگنال های تولید شده لامسه، می­تواند تقلیل یابد و یا حتی به تعویق بیفتد.

این مسئله به طرز ماهرانه ای تاکیدی شگرفت بر تعامل حالات روحی انسان با فضا دارد.

به همین دلیل طراحی داخلی فضاهای درمانی از اهمیت ویژه­ای برخوردار می­شود.

رویکرد طراحی فضا داخلی مراکز درمانی در واقع هنر بهتر زیستن در فضای محدود است که بتواند در عین بر طرف کردن همه جنبه­های عملکردی فضا در ایجاد حس آرامش و امنیت مراجعه کننده مطلوب باشد .

این تعامل را به صورت معماری می­توانیم از طراحی سطوح، استفاده از رنگ، نور پردازی، نوع متریال و … به دست آوریم.

استفاده درست از رنگ در فضاهای درمانی اهمیت فراوانی پیدا کرده است. رنگ اولین عنصری است که به محض ورود فرد به فضای بسته، تاثیرش را بر چشم باقی خواهد گذاشت. به کمک رنگ می­توان بسیاری از عیوب معماری را پوشاند. در صورت استفاده صحیح از رنگ، محیط گرم تر و صمیمی تر جلوه می­نماید.

رعایت اصول عملکرد از اولویت خاصی در طراحی نور برخوردار است و مقدار، توزیع و رنگ نور بستگی به ضرورت ها دارد. نور پردازی مناسب باعث جلوه دادن به فضا، اشیا و سطوح می گردد. نیازهای بصری برحسب فعالیت های مختلف متفاوت می باشند. به طور مثال برای انجام کارهای دقیق مانند جراحی در مطب، نور زیادی مورد نیاز است، اما در سالن انتظار که بیشتر بیماران مشغول تماشای تلویزیون هستند، نور کمتری مورد نیاز است. اولویت بخشی به عنصر نور باعث می گردد تا کیفیت، بافت و رنگ اشیا به خوبی نمایش داده شود.

روانشناسان و محققان بر این باورند، که یکی از روش هایی که می­توان با به کارگیری آن باعث ایجاد حس آرامش و مثبتی در فضا شد، استفاده از عناصر طبیعی مانند چوب می­باشد. اصولا چوب ها به رنگ کرم و قهوه ای هستند و باعث القای حال و هوای گرم و صمیمی در فضا می شوند. یکی از دلایل استفاده از چوب در محیط، ایجاد حس حضور در طبیعت در افراد می­باشد. همه این آیتم ها تاثیر پذیری بسیاری از خواسته­های کارفرما و نوع تخصص پزشک را دارد.

مهندسین مشاور معماری زما با شناخت تمامی اصول، توجه به خواست کارفرما و احساس خشنودی مراجعه کننده را با طراحی خلاقانه­ای به تصویر می­کشد . ۷۷ متر مربع، ۲۵ میلیمتری، لوندر، مطب دندانپزشکی دکتر مفاخر، ساختمان پزشکان دماوند از پروژه های درمانی طراحی شده در مهندسین مشاور معماری زما است.

ساختمان های اداری

نحوه ­سازماندهی فضا­های اداری با توجه به نقش های تعریف شده در هر شرکت اعم از (ساختار، دفتر، پذیرش ارباب رجوع و فنآوری به کار رفته در دفتر) تأثیر به سزایی در  خلق حس فضایی آن دارد. از سوی دیگر، تأکید بر رابطه انسان ­ها و نحوه ارتباط آنها در  سازمان دهی امور بیش از هر چیز از اهمیت بسزایی برخوردار است. طرح خوب می­تواند میزان بازدهی و رضایت از کار را افزایش و وقفه های ایجاد شده در روند کار به حداقل برسد.

پیشرفت های حاصله در زمینه­ی ذخیره، بایگانی، اشتراک­گذاری و گردآوری اطلاعات ارتباطات، سخنرانی ­ها و گرد­همایی ها تغییرات عمده­ای در فضای دفتر های کار ایجاد کرده است. افزایش میزان تنش­های جسمی و روحی باعث توجه بیشتر به محیط های کاری شده است نیاز به فضای کافی، آزادی عمل برای چیدمان مبلمان، تهویه و نورپردازی مناسب از جمله تمهیدات طراحی اداری به شمار می آید. حدود  ۶۵ درصد زمان کاری روزانه، در محیط های کاری محدود و حدود ۱۰ درصد آن در محیط های گسترده سپری می شود.

 ساختمان­ های اداری مدرن، در مجموع به سه دسته تقسیم می­شوند :

پلان بسته، پلان آزاد و پلان آزاد اصلاح شده

 نچه باعث تمایز این سه دسته از یکدیگر می­شود عبارتست از :  

میزان انعطاف پذیری لازم در طراحی

میزان حریم خصوصی بصری و صوتی مورد نیاز

هزینه های اولیه و چرخه­ی زندگی

پلان بسته

در ساختمان­های اداری پلان بسته، دیوارها و تیغه ­های جداکننده، تمام ارتفاع اتاق را می­پوشانند و فضا را به دفتر های جداگانه با درهای مجزا تقسیم می­کنند. دفتر های شخصی معمولاً در کنار دیوارهای پنجره دار قرار می­گیرد. امور اداری نیز، در ایستگاه های کاری اطراف راهرو یا در اتاق های مشترک انجام می­شود.

امتیازات

کنترل محیط توسط هر فرد، امنیت، ایجاد حریم بصری، تفکیک فیزیکی، دید به بیرون، امکان استفاده از مبلمان سنتی یا مدرن.

معایب

بازده کمتر نسبت به دفتر های پلان آزاد، انعطاف پذیری کم به ویژه در پاسخ به تغییرات ایجاد شده در زمینه ی فنآوری اداری، هزینه­ی بالای تغییر مکان، محدود بودن ارتباط اشخاص و گروه ها با  یکدیگر، نیاز به سیستم های مکانیکی گسترده تر.

پلان آزاد

در ساختمان های پلان آزاد، ایستگاه های کاری در یک فضا قرار می­گیرند و هیچ دیوار یا دری تا ارتفاع سقف نیست. امکانات اداری نیز، در اتاق هایی با دیوار هایی از کف تا سقف و درهای مجزا قرار می­گیرد.

امتیازات

استفاده از فضا با بازده بیشتر، انعطاف زیاد در طراحی، آسان بودن ارتباطات.

معایب

هزینه های اولیه ی بالا، عدم وجود حریم بصری، نداشتن دید به بیرون، پایین بودن قدرت کنترل محیط.

پلان آزاد اصلاح شده

در دفتر های پلان آزاد اصلاح شده، عناصری از هر دو حالت با یکدیگر ترکیب می­شوند. این کار با قرار دادن ایستگاه های کاری در محل های مشخص و استفاده از مبلمان اداری انجام می­شود و سایر مبلمان دفترهای خصوصی و امکانات اداری در اتاق های محصور قرار می­گیرد.

محاسبات تقسیمات فضا

محاسبات زیربناهای لازم

فضای لازم برای دفتر ها در دو قسمت محاسبه می شود.

فضای لازم برای اشخاص (فضای استانده ی لازم برای هر شخص * تعداد افراد) + فضای لازم برای نیازهای جنبی + ضریبی (معمولاً ۱۵ درصد) برای ارتباطات اصلی.

فضای لازم برای موارد دیگر غیر از فضای لازم برای افراد ( یعنی اتاق ماشین آلات، کتابخانه ها و فضاهای مشابه آنها که در آن اندازه ی وسایل و تجهیزات مهمتر از تعداد کارمندان در تخمین فضای لازم است) باید بر اساس تخمین از روی نمونه های خوب یا قابل قیاس + ضریب اضافی برای مسیرهای ارتباطات اصلی محاسبه شود.

 اعداد مربوط به میانگین زیر بنای لازم برای هر ایستگاه کاری و کارمندان یک سازمان و بدون احتساب مدریت به شرح زیر است : 

۳۰ درصد                    ۳.۶۰ – ۴.۶۰ متر مربع

۵۵ درصد                     ۷ – ۹          متر مربع

۷۵ درصد                     ۹ – ۱۵    متر مربع

فضاهای لازم برای هر کارمند، به عواملی چون نوع کار، استفاده­ از تجهیزات و دستگاه­ های مربوطه، میزان خلوت لازم، میزان مراجعین از بیرون و نیاز به انبار و نگهداری بستگی دارد.

میانگین زیربنای لازم برای هر ایستگاه کاری تا سال ۱۹۸۵، بین ۸-۱۰ مترمربع بوده که در آینده به ۱۲-۱۵ مترمربع خواهد رسید. حداقل زیربنای لازم برای ایستگاه های کاری دفترها : دفتر های مجزا حداقل ۸-۱۰ مترمربع (بسته به پیمون شبکه) و دفترهای پلان آزاد حداقل ۱۲-۱۵ مترمربع.

دیاگرام های معماری همنشینی نشانه ها

نویسندگان: 

رضا مفاخر – نسترن فدایی


مقدمه: دیاگرام‌های معماری به طرق مختلف و با اهداف متفاوتی از سوی پژوهشگران معماری و معماران تعریف و از دیدگاه‌ها و نقطه نظرات مختلف بررسی شده‌اند. برخی سیر تاریخی آن‌ها را مورد بررسی قرار داده و ریشه دیاگرام‌های امروزی را در گذشته جستجو کرده اند. برخی دیگر طبقه بندی هایی را برای دیاگرام هایی که تا کنون مورد استفاده واقع شده، تعریف کرده اند. در برخی تعاریف و طبقه بندی ها، انواع دیاگرام هایی که امروزه می توانند به کار روند، و پیش بینی می شود در آینده بکار روند بررسی شده اند.

آیزنمن در مقاله ” An Original Scene Of Writing” دیاگرام‌ها را متشکل از آیکون هایی معرفی می کند که همواره در طول تاریخ معماری، مسیر معرفی طراحی را روشن و شفاف کرده‌اند. همینطور او پیدایش اولین دیاگرام معماری را توسط رودولف ویتکورز در سال ۱۹۴۵ و برای توضیح  Palladian Villas (ویلاهای سبک پالادیان، طراحی شده توسط پالادیو) معرفی می‌کند. در مورد مبحث دیاگرام‌های معماری، او درباره کاربرد دیاگرام‌های حبابی و عملکردی در هاروارد و باوهاس و کاربرد Parti در آکادمی فرانسه صحبت می کند.

تصویر یک، دیاگرام ترسیمی توسط ویتکورز برای توضیح تناسبات فیبوناچی در یکی از ویلاهای Palladian

تعریف آیزنمن از دیاگرام یک تند نویسی یا مختصر نویسی گرافیکی است و برخلاف نظر غالب راجع به دیاگرام‌ها، آن‌ها را لزوما آبستره نمی‌شناسد. او دیاگرام‌ها را ابزاری با دو کارکرد معرفی می‌کند. ۱ – ابزار تحلیلی و توصیفی ۲- ابزار مولد و تولید کننده

افراد دیگری از نقطه نظرات متفاوتی به دیاگرام‌های معماری پرداخته‌اند؛ پاتریک شوماخر(از گروه زاها حدید) که به تحلیل دقیق دیاگرام‌های پارامتریک می‌پردازد، در تعریف خود از دیاگرام اینگونه می‌گوید: «یک نوع ارائه که بوسیله سطوح بالایی از منتزع سازی، نشان پردازی می شود. این ارائه روی وجوه خاصی از یک کل واحد ارائه شده، تمرکز دارد.»

در کتاب Conceptual diagrams, Activity Diagrams, Program Diagrams مطابق نام‌گذاری خود کتاب، طبقه‌بندی از دیاگرام‌های معماری وجود دارد که بر این اساس است: دیاگرام‌های مفهومی، دیاگرام‌های برنامه ریزی. در این کتاب، دیاگرام‌ها به کلید واژه‌هایی چون، ترجمان تجریدی یا واحدهای دیجیتال تعریف شده‌اند.

 این نوشتار با ارائه ادبیات خاصی که در ادامه گفته می‌شود، در پی بررسی گونه ای از دیاگرام هاست که امروزه و نوع ارتقاء یافته آن در آینده مورد استفاده معماران قرار گیرد. گونه‌ی مورد بحث، دیاگرام‌های شکل یافته از ترکیب خطوط، احجام، علائم گرافیکی و واژگان است. البته ادبیات و مبانی نظری نشانه شناسی آن قابلیت تعمیم و کاربرد در دیاگرام های مختلف را داراست. منظور از تیپ و گونه دیاگرام های خاص که قابلیت استفاده از آن ها در حال حاضر و آینده وجود دارد، دیاگرام هایی است که از لحاظ گرافیک نسبت به گذشته، تغییرات زیادی را در پیش گرفته اند و به دلیل کاربرد علائم مختلف در آن ها برای مخاطب قابل فهم تر از انواع دیگر هستند. این نوشتار قصد دارد با تحلیل نشانه شناختی دیاگرام های معماری و بررسی اثر نشانه شناختی هر کدام از اجزاء، به اصول مهم در طراحی نشانه‌ای دیاگرام ها اشاره کند.

 دیاگرام‌های خوانا، نشانه‌هایی نظام یافته:

هر مفهومی برای خارج شدن از زبان کنونی اش و بیان در یک نوع زبان دیگر، مثلا زبان نوشتاری به زبان برنامه نویسی یا زبان گفتاری به زبان تصویری، نیاز به رمزگان خاص خود دارد که داده‌ها را از طریق آن رمزگان به زبان جدید و از زبان جدید به ذهن مخاطب منتقل کند. دیاگرام های معماری متشکل از نشانه هایی هستند که مفاهیم مختلف در قالب آن ها و از طریق رمزگان بصری به زبان بصری تبدیل شده اند. این نشانه ها اگرچه می‌ توانند در دیاگرام‌هایی در بخش مفاهیم(کانسپت)، عملکرد(کاربردی)، برنامه‌ریزی، ایده‌ها و تفکیک فضایی و پروسه طراحی به کار روند، ولی در واقع  رمزگانی فنی هستند، حتی آن‌هایی که قصد رساندن مفاهیم حسی و هنری کار را دارند. چرا که باز هم قصد انتقال پیام‌هایی را دارند که بازه‌ی طیف تاویل‌های مخاطبان اندک و محدود به پیام خاص مورد نظر طراح است. این گونه این نشانه‌ها، نشانه‌های بشدت تصریحی هستند و بیش تر به علائم خاص شباهت دارند تا نشانه های تلویحی که برداشت مخاطبان بسیار متنوع است.

تصویر دو، دیاگرام‌های سمت چپ و سمت راست هر دو به ۵ اصل معروف لوکوربوزیه اشاره می‌کنند. گرافیک‌های گویا به همراه نوشته‌ها با روال دلالتی مشخص آن (رنگ‌ها و خطوط)، نشانه‌های خوانا و دیاگرام با صراحت بیان بیش‌تری پدید آورده است.

دیاگرام‌های معماری چه در حین طراحی و برای رساندن مفاهیم به گروه همکار طراحی یا کارفرما، چه پس از طراحی برای بیان اجزای مختلف طرح و به گونه تجزیه ترسیم می‌شوند، یک زبان تصویری انتقال سریع مفاهیم هستند. دیاگرام‌ها در یک تعریف کلی، طرح ترسیمی و گرافیکی برای نشان دادن رابطه ی اجزای یک کل واحد و توضیح چگونگی کارکردن هر چیزی است. واژگان برای توضیح کارکرد و رابطه اجزای یک کل واحد کافی نیستند، به این دلیل که در بسیاری مواقع نیاز به جانمایی فضایی اجزای آن کل واحد و تصور موقعیت هر کدام از لحاظ مکانی است. برای مثال جانمایی قطعات یک ماشین در کنار هم و رابطه شان با هم که بوسیله خطوط و علائم نشان داده می شود. این موضوع در زمینه‌های دیگر نیز صدق می‌کند. در معماری که زمینه‌ای است که تصور فضایی روابط بخش‌های مختلف در آن و بازنمایی گرافیکی‌شان اهمیت دارد، بطور ویژه‌ای متمایز می‌گردد.

طرح‌ها و ترسیمات در دیاگرام‌ها برای بیان یک موضوع بخصوص از یک واقعیت موجود یا در حال بوجود آمدن هستند، این طرح ها و ترسیمات برای این بیان ساده و انتزاعی می شوند. آن ها همچنین برای توضیح یکی از ویژگی‌های آن واقعیت هستند. چرا که اگر قرار بر توضیح و توصیف خود و کل آن واقعیت باشد، مواجهه و دیدن خود آن لازم می‌آمد. یا اینکه اصلا هنوز آن(شی، اثر هنری، ساختمان و…) بوجود نیامده یا طراحی نشده است که بتوان مرجع دریافت اطلاعات باشد. همه نشانه‌ها به این صورت هستند.

زبان(الفبا و واژگان)، نشانه‌هایی هستند که به چیزی جز خودشان اشاره می‌کنند و دلالت دارند. نشانه زبان شناختی، از انتزاعی ترین و ذهنی ترین نوع نشانه هاست.دیاگرام‌های معماری نیز ترکیب و مجموعه نشانه‌های مختلفی هستند. طبق تعریف دانیل چندلر در کتاب مبانی‌نشانه‌شناسی، هر چیزی که به عنوان دلالت گر، ارجاع‌دهنده یا اشاره‌گر به چیزی غیر از خودش تلقی  شود می‌تواند نشانه باشد. در دیاگرام های معماری با ترکیبی از اشکال، خطوط، علامت ها، هاشور ها، رنگ هایی روبرو هستیم که همه دلالت بر واقعیتی جز خودشان داردند. چرا که با دلالت بر آن واقعیت‌ها، برای ایجاد گفتگوی بصری آمده‌اند. این واقعیت ها مفهوم، رابطه‌ی اجزاء، کارکرد و شکل و فرم معماری می‌تواند باشد.

دو دلیل اینکه واژگان برای توضیحات و توصیفاتی که قصد انتقال آن‌ها به مخاطب وجود دارد، کفایت نمی کنند گفته شده؛ انتزاعی بودن کلمات و عدم تصویر فضایی که دیاگرام ها ارائه می دهند.

سوسور، از بنیانگذاران نشانه شناسی می گوید نشانه زبانشناختی حاصل ارتباط دو بخش است. تصویر صوتی یا جوهرمادی آن که دال است. مفهوم که بر آن دلالت دارد. ( مدلول )

 در مدل سوسور دال و مدلول در زبان به این گونه است.

در این مثال مشهود است که برای اشاره به هر درختی در زبان واژه‌ی درخت بکار می رود. ولی تنها در تصویر یا واقعیت آن است که نوع درخت ، بزرگی و کوچکی تناسبات، شکل، اجزاء،گونه و رنگ آن دریافت می‌شود.

یک واژه به عنوان ذهنی‌ترین نوع نشانه، برای اشاره به یک کلیت جامع و یکپارچه بسیار مناسب است ولی برای بیان کیفیت‌های بیشتر از آن تک‌واژه واژگان دیگر بایستی اضافه شود. کلمه ” خانه ” سریع ترین راه برای انتقال جایی است که خانواده در آن زندگی می کند. ولی اگر بخواهیم به خانه ای چوبی در اقلیم مرطوب زیر باران اشاره کنیم یکی از این دو انتخاب را داریم:

که انتخاب تصویری به چند جهت برای توصیف سریع تر و گویاتر این مکان مناسب تر است. ابتدا از این جهت که نشانه ها در انتخاب تصویری، نشانه‌هایی هستند قرارداد آن‌ها در جامعه‌ی بزرگتری ایجاد شده است. ( در ادامه درباره قرارداد در نشانه‌های نمادین توضیحات بیشتری ارائه خواهد شد. )

از سوی دیگر، این تصویر صرفا قراردادهای انتزاعی مانند واژگان در هر زبانی نیست و شامل برخی نشانه های شماتیک است که از لحاظ فرمی یادآور مفهوم مورد نظر است.

در دسته بندی که چارلز پیرس درباره انواع نشانه ( یا وجوه مختلف رابطه دال و مدلول در نشانه‌ها) ارائه می‌دهد. می‌توان تفاوت نشانه شماتیک و نمادین را متوجه شد.

  • نماد / وجه نمادین: در این وجه، دال شباهتی به مدلول ندارد. اما بر اساس یک قرارداد اختیاری به آن مرتبط شده است. بنابراین رابطه میان دال و مدلول باید آموخته شود : مثل زبان به طور کلی ( زبان های خاص حروف الفبا، علائم نقطه گذاری، کلمات، عبارات و جملات ) اعداد، چراغ راهنمایی و پرچم ها.
  • شمایل / وجه شمایلی: در این وجه مدلول بخاطر شباهت به دال یا به این علت که تقلیدی از
    آن است، دریافت می شود. ( تشخیص مدلول با نگاه کردن، گوش دادن، لمس کردن، چشیدن یا بوییدن چیزی شبیه آن انجام می شود. )
  • نمایه/ وجه نمایه‌ای: در این وجه دال اختیاری نیست، بلکه به‌طور مستقیم(فیزیکی یاعلی) به مدلول مرتبط است. این ارتباط می‌تواند مشاهده یا استنتاج شود. مثل( نشانه‌های طبیعی: دود، رعد، جای پا، انعکاس صدا، طعم‌ها و بوهای غیرمصنوع) علائم بیماری‌ها و وسایل اندازه‌گیری (بادنما، ساعت، الکل‌سنج)

در دیاگرام‌های معماری کاربرد نشانه‌های نمادین شامل انواع فلش‌ها، خط چین‌ها و هاشورهایی که با قراردادهای مختلفی تعریف شده‌اند، می‌شود. نشانه‌های شمایلی در دیاگرام‌های معماری می‌توانند شکل متریال (مثلا بافت چوب)

یا فرم خلاصه‌شده ی یک نوع معماری خاص و… باشند. یک نشانه‌ی نمایه‌ای در دیاگرام معماری می‌‌تواند یک پرسوناژ با لباس و شکل خاصی باشد که به خاطر شکل لباسش کاربری محیط در دیاگرام تشخیص داده شود، این حالت که یک مفهومِ اصلی بوسیله‌ی وجود یک نشانه‌ی غیرمستقیم یا به اصطلاح استنتاجی است، یک نشانه‌ی نمایه‌ای می‌باشد.

 در دیاگرام های معماری و بطور کلی دیاگرام ها، طراح اطلاعات انتخابی، مثلا اطلاعات مهم یا لازم مورد نظرش را در قالب نشانه های گرافیکی ارائه می دهد.

وجه برتری نشانه های تصویری برای انتقال مفاهیم نسبت به استفاده صرف واژگان گفته شد ولی لازم به یادآوری است ترکیب نشانه ها با هم و افزودنشان در یک ترکیب متناسب مفاهیم و مقاصد را به طور سریع تر و دقیق تری انتقال می دهد. در کتاب نشانه شناسی هنر، محمد ضیمران به نقل از سوسور می گوید : ” بکارگیری نشانه ها یا واژه ها برای انتقال مفاهیم و مقصود به مخاطب کافی نیست. بلکه گروهی از واژه ها کنار هم قرار گرفته، معنایی را القا می‌کند. تک تک واژه‌ها مصداق اولیه نشانه محسوب می‌شوند. آنچه میان واژه ها یا نشانه‌ها ربط منطقی برقرار می‌کند، نظام حاکم بر زبان حاکم است. “

این توضیحات که در بالا گفته شد برای تعریف مفهوم همسازگی و همنشینی نشانه ها بیان شده بودند. همسازگی یا همنشینی به این نکته می‌پردازد که نشانه‌ها در هر ترکیبی به دلیل توالی و پیاپی خود، مناسبت‌هایی را ایجاد می‌کنند.

یک دیاگرام معماری خوانا و قابل فهم زمانی شکل می‌گیرد که همسازگی یا هم‌نشینی نشانه‌های بکار رفته در آن متشکل از توالی متنوعی از انواع نشانه‌ها از تیپ‌های مختلف ( نماد، شمایل، نمایه ) باشد. به دلیل اینکه ذهن برای برقراری ارتباط متکی به شناسایی تنها یک نوع دلالت خاص ( مثلا دلالت قراردادی ) نبوده و خوانش آن یکنواختی را به همراه نخواهد داشت. برای مثال دیاگرام‌هایی که از ترکیب نشانه‌های نمادین مثل ↑ و نشانه‌های شمایلی ( مثل بافت ها و متریالی مشابه واقعی آن ) و نشانه های نمایه ای به این صورت انتقال مفاهیم از طریق چند نشانه و چند درگاه دلالتی صورت می گیرد و باررساندن تمام مفاهیم به دوش یک نشانه در دیاگرام نیست.

تصویر چهار، دیاگرام‌های با همنشینی انواع نشانه‌ها می‌توانند جذب‌کنند، قابل فهم و خوانا باشند.

در این دیاگرام‌ها، نشانه های مختلف ( واژه ) ( نمایه ) ( شمایل ) ( نماد ) به یاری هم آمده و با همنشینی متنوع و متناسب‌شان مفهوم را به موجزترین ارائه برسانند. درباره ایجاز در ارائه باید گفت، هر چه از اختصارات قراردادی ( مانند نمادها که پیش از این ذکر شد.) استفاده شود، مفاهیم با سرعت بیشتری انتقال می‌یابند. و هر چه این قراردادها، جامعه بزرگتری را در برگیرند در ایجاز دیاگرام موثر است. به این دلیل که اگرچه نشانه‌ها دارای مفاهیم بسیاری در پشت ظاهرانتزاعی خود هستند، ولی به همین میزان، شناخته شدگی‌شان و از پیش تعریف‌شدگی شان برای مخاطب و فهم او مهم است. برای مثال استفاده از نشانه → در دیاگرام به دلیل اینکه قراردادهای عام و جهانی هستند، برای افراد بیش تری قابل فهم است و مفهوم  جهت و سمت و سو را می‌رساند. ولی رنگ سبز با کاربرد نشانهای خاص آن در برخی مناطق به عنوان رنگ اماکن مقدس و مذهبی برای افراد کمتری و قطعا برای رساندن مفهوم کاربری مذهبی بخشی در دیاگرام کفایت نکرده و نیاز به نشانه‌های دیگری مانند شمایل یک بنای مقدس یا واژگان برای راهنمای دیاگرام است.

در این مورد مثلا کاربرد رنگ سبز برای دلالت بر پوشش گیاهی در یک دیاگرام می‌تواند قابلیت فهم بهتری داشته باشد. بدلیل اینکه بکاربردن رنگ سبز برای اشاره به پوشش گیاهی در دیاگرام به دلیل شباهت رنگی به رنگ بیشتر گیاهان است، این نشانه شمایلی محسوب می‌شود. ولی جدا از این تفاوتِ نوع دلالت نشانه، این نشانه، مفهوم را سریع‌تر انتقال می‌دهد.

در طراحی و ترسیم دیاگرام‌ها، طراح مختار است هر گونه خط و نقشی که به ذهنش می‌رسد ترسیم کند ولی چنانچه طراح قصد بهتر فهمیده شدن و سریعتر فهمیده شدن دیاگرام را دارد، بایستی آن را به نشانه های متشکل از نشانه‌های ریشه‌ای و شناخته شده بنماید. این موضوع را با قیاس واژگان بهتر می‌توان فهمید. هرگاه نویسنده‌ای در جایی از نوشته‌ی خود نیاز به استفاده از واژگان جدید داشته باشد، دو انتخاب پیش روی خود دارد؛ یکی استفاده از هم معنی آن واژه در زبان‌های دیگر(روی آوردن به قراردادهای دیگر) و دیگری اینکه ساختن واژه ای با استفاده از ترکیب های پسوندی و پیشوندی به لغت ریشه‌ای که همه‌شان بطور جداگانه برای مخاطب قابل فهم هستند.

درحالت اول نیاز به یادگیری مفهوم واژه در زبان ِ دیگر است یا به عبارتی باید قرارداد نشانه درک شود به این معنی که زبان ِ نشانه(واژه) شناسایی و معنایش یافته شود. در حالت دوم به دلیل نزدیکی نشانه‌ی جدید (واژه) به نشانه‌های شناخته‌شده‌ی پیشین (واژگان معمول) این ارتباط ذهنی ناخودآگاه صورت گرفته و نشانه قابل فهم می‌شود.

تصویر پنج، دیاگرام‌هایی که در چند بخش ارائه می‌شوند، برای ارتباط میان خود به روال‌های دلالتی نظام‌مند نیاز دارند، در این دیاگرام چند مرحله‌ای زاویه‌ی ترسیم سه بعدی، رنگ‌ها و علائم در هر سه بخش تکرار شده و به هم مربوط می‌باشند.

در دیاگرام‌های چند بخشی یا متشکل از چند مرحله برای توضیح چند مرحله ای طرح یا ایدئوگرام‌هایی که شکل‌گیری طرح نهایی را نشان می‌دهد یا دیاگرام‌هایی که در یک طرح چند موضوع مختلف را بررسی می‌کنند، توجه به روال‌های دلالتی بسیار مهم است. روال دلالتی، رویه و راهبرد اشاره به مفهوم است. ژرژ مونن درباره این تعریف می‌گوید : ” ما وقتی با روال‌های دلالتی نظام‌مند روبرو هستیم که پیام به نشانه‌های پایدار و دائمی تجزیه شود. ” او علائم رانندگی را از این نوع می‌داند. علائمی که دارای تابلوهای چارگوش، مثلثی و گرد است. ولی پوستر تبلیغاتی را با اشکال مختلف استفاده شده در آن دارای یک روال دلالتی بی نظام می‌داند.

روال های دلالتی نظام‌مند کمک می کنند که همه نشانه‌های مربوط به یک مجموعه ، تعلق خود را به آن مجموعه نشان دهند. روال دلالتی چند مجموعه نشانه می‌تواند شامل رنگ خاص و تکرار شونده و مشترک در همه بخش های دیاگرام‌های چند‌بخشی باشد. همینطور می‌تواند شکل و فرمت خاص در نظر گیری طرح معماری باشد. مثلا یک دید خاص ( ایزومتریک یا پلان) یک روال دلالتی نظام مند برای ارائه دیاگرام می‌شود.در برخی دیاگرام‌هایی که در بخش های مختلف آن، تیپ و رنگ‌های مختلفی برای ارائه انتخاب شده است، روال دلالتی بی نظام و به سختی می‌توان ارتباط نشانه‌های هر بخش با بخش‌های دیگر را درک کرد.

تصویر شش و هفت، دیاگرام‌هایی که در چند بخش ارائه می‌شوند، برای ارتباط میان خود به روال‌های دلالتی نظام‌مند نیاز دارند، در این دیاگرام چند مرحله‌ای زاویه‌ی ترسیم سه بعدی، رنگ‌ها و علائم در هر پنج قسمت‌شان، تکرار شده و به هم مربوط می‌باشند.

نتیجه‌:

همانطور که در متن آمده‌است، نکات با اهمیت در دیاگرام‌های معماری از دیدگاه نشانه‌شناسی، استفاده از اجزاء مختلف و متنوع نشانه‌ها، همسازگی یا همنشینی نشانه‌ها و روال‌های دلالتی نظام‌مند در آن‌هاست؛

-در تصویر سه و چهار دو قیاس انجام شد که ننشان داد، نشانه‌های تصویری صرف می‌توانند اثر کندتر و مبهم‌تری در انتقال مفاهیم داشته باشند. به نسبت دیاگرام‌های تصویر چهار که ترکیب نشانه‌های تصویری و نوشتاری و… که استفاده از اجزای متنوع(البته در حداقل نیاز هر یک) در عین حال دارای نظاک یکسان و داشتن انسجام، مفاهیم را بهتر و سریع‌تر منتقل می‌کنند. البته همانطور که اشاره شد از نوشتار بایستی محدود به واژه‌های قراردادی معماری و با تعریف مشخص و بسیار موجز باشند، به طوری که خوانش نشانه‌های تصویری را برای خواننده جذاب و متنوع نماید.

– در مورد نظام‌های دلالتی نیز گفته شد، نحوه‌ی بیان دیاگرام‌های چندبخشی و چندمرحله‌ای که یک قالب یا رنگ و شکل یکسان یا زاویه‌ی ترسیم یکسان(ایزومتریک، پلان، نما و…) یک روال دلالتی خاص برای دیاگرام‌ها محسوب می‌شوند که داشتن یک روال دلالتی نظام‌مند می‌تواند خواننده را متمرکز بر موضوع اصلی مورد اشاره در دیاگرام نموده و نه درگیر خوانش کلیت و یافتن موقعیت تصویر و فهم یک کل، که بعنوان زمینه شناخته می‌شود. در این مورد دو تصاویر پنج و شش و هفت توضیح داده شدند.

 منابع:

چندلر، دانیل (۱۳۹۴)، مبانی نشانه‌شناسی، ترجمه مهدی پارسا، انتشارات پژوهشکده و فرهنگ وهنر اسلامی، تهران

ضیمران، محمد (۱۳۸۳)، درآمدی بر نشانه‌شناسی، نشرقصه، تهران

گیرو، پی‌یر، نشانه‌شناسی(۱۳۸۰)، نشانه‌شناسی، ترجمه محمد نبوی، انشارات آگه، تهران

Garcia, Mark, The Diagrams of Architecture, WILEY, London, ۲۰۱۰

Damdi publishing co., Program Diagrams, DAMDI and DESIGNERS, Seoul, Korea, ۲۰۱۱

Damdi publishing co., Activity Diagrams and Conceptual Diagrams, Seoul, Korea, ۲۰۱۱

طراحی استادیوم های ورزشی

امروزه با پیشرفت تکنولوژی و ماشینی شدن امور توجه به ورزش نیز از اهمیت خاصی برخوردار است و لزوم تحرک و فعالیت بدنی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است،  این توجه در طراحی معمارانه مجموعه های ورزشی به خوبی نمود پیدا کرد و باعث شد باشگاه های ورزشی امروزه، به عنوان مکانی انرژیک شناخته شوند،  مکانی که باید از لحاظ عملکردی پاسخگو تمامی نیاز ها اعم از تمرینات و حتی مسابقات باشد و هم از لحاظ بصری پویایی و تحرک را به وضوح نشان دهد. حال با شناخت استانداردها مسیر هموار تری را برای طراحی  معماری استادیوم ها طی خواهید کرد.

استانداردهای فیزیکی طراحی استادیوم

در طراحی استادیوم ممکن است در وهله اول تماس با نمایندگان جامعه محلی، گروه های محیط زیستی و مقامات فدراسیون ،  برای ایجاد چشم انداز محلی و غیره استادیوم جدید بسیار مهم باشد،  ولی باید در نظر داشت که یک استادیوم به معنی شغل برای مردم محلی است.  همچنین مردم منطقه که بهره مند از مغازه های محلی، رستوران ها  و غیره هستند  بتوانند از این طریق نیز برای خود درآمد زایی کنند ظاهر غیر منتظره یک استادیوم نسبتا گسترده ، می تواند حمله به بسیاری از مردم ساکن آن منطقه باشد ؛ در حالی که می تواند محلی دلنشین برای حداقل کمک به جلب رضایت آنها باشد،  به منظور اینکه به دید و مناظر جنگلی و طبیعی خللی وارد نکند. علاوه بر این ، ممکن است در استادیوم امکاناتی چون سالن ورزشی ، اتاق تناسب اندام ، استخر شنا، سوئیت، اتاق ملاقات، مغازه ها، دیگر مراکز فرهنگی و اجتماعی مختلف و غیره فراهم آورده شده باشد که همه آنها ممکن است بتواند باعث ارتقاء کیفیت زندگی افراد ساکن در منطقه شود. استادیوم مدرن باید قادر به فراهم آوردن امکانات زیر باشد:

تامین آسایش تماشاگران در استادیوم

صندلی های مناسب جایگاه

امکانات مناسب بهداشتی

امکانات مناسب برای رفع خستگی عمومی

امکانات مناسب برای بخش VIP

سیرکولاسیون  خارجی استادیوم :

دسترسی به ورزشگاه باید در جهت تسهیل حمل و نقل کارآمد توسط شبکه ای از راه های خصوصی پیش بینی شود و در صورت امکان، لینک های مناسبی برای حمل و نقل عمومی در مجاورت ورزشگاه فراهم آید.

پارکینگ :

پارکینگ عمومی :

۱- پارکینگ های سواری

۲- اعضای اتوبوس

۳- پارکینگ موتورسیکلت و دوچرخه      

۴- پارکینگ معلولین

پارکینگ اختصاصی :

 ۱-پارکینگ بازیکنان

۲- پارکینگ مسئولین  

۳- پارکینگ خبرنگاران  

۴- پارکینگ VIP

برای هر ۱۰ تا ۱۵ نفر یک پارکینگ سواری  و طبق قوانین برای هر ۱۲۰ نفر یک اتوبوس برای هر پارکینگ سواری ۲۵ متر مربع فضا لازم است .یک درصد پارکینگ ها متعلق به معلولین است و ترجیحا باید در نزدیک ترین محل به ورودی باشد .عرض استاندارد پارکینگ معلول ۳.۶  متر عرض است. همچنین شما می توانید دو دهانه استاندارد در به عرض۲.۴ متر به علاوه راهرو دسترسی به عرض ۱.۲ متر مشترک داشته باشید.

ورود و خروج :

درطراحی استادیوم،  ورود و خروج نقاط مختلف ورزشگاه،  باید  به گونه ای باشد که خود ورود و خروج  و محل اجتماع در اطراف ورزشگاه در داخل و اطراف،  جریان حرکت افراد و وسایل نقلیه را تسهیل بخشد. در یک استادیوم ورودی ها و خروجی ها به شرح زیر است :

ورودی و خروجی تماشاگران

ورودی و خروجی مهمانان ویژه (    vip)

ورودی و خروجی بازیکنان و داوران و مربیان

ورودی و خروجی ماشین رو برای خدمات اضطراری

خروجی اضطراری

زمان :

ورود تماشاچیان تقریبا به آهستگی صورت می گیرد. بنابر این عرض درب های ورودی و پلکان ها را باید بر طبق موج تماشاچیانی که استادیوم را ترک  می کنند محاسبه کرد و این در زمانی اتفاق می افتد که سرعت خروج تماشاچیان در حداکثر میزان خود باشد.

بنابر این هر تماشاچی یک متر از پلکان را در مدت زمان محاسبه شده ی زیر طی می کند:

۰.۸ ثانیه =  ۵۰۰۰ / (۹.۵×۴۲۰)

یا طی پلکانی به عرض یک متر در یک ثانیه توسط تماشاچی عبارت است از

۱.۲۵ تماشاچی =  (۹.۵ ×۴۲۰) / ( ۵۰۰۰)

فرمولی که نشان دهنده ی عرض لازم پلکان برای عبور تعداد معینی تماشاچی در مدت زمان معین و ترک استادیوم است بدین شرح می باشد :

عرض پله (م) = تعداد تماشاچیان / ( ۱.۲۵ × تعداد دفعات تخلیه ی استادیوم)

سیرکولاسیون داخلی استادیوم :

فاصله دید :

 فاصله بیننده از دورترین گوشه زمین بین ۱۵۰ تا ۱۹۰ متر است .بهترین دید داخل دایره ای به شعاع ۹۰ متر و به مرکز وسط زمین می باشد .دید در دو طرف خط طولی زمین بهتر می باشد .

سکوها :

بر اساس ترتیب استقرار ورودی ها و خروجی ها،  هر ردیف شامل بخش های زیر است :

این تصویر محل ورود تماشاگران از پشت سکوها به ردیف های نشستن را نشان می دهد. همچنین نشان می­دهد که  چگونه می­توان از فضای زیر سکو ها به منظور دسترسی ها استفاده نمود .

برای هر ۷۵۰ صندلی موجود باید یک راه فرار اضطراری (راه پله،  پله شیبدار،  سطح صاف) با حداقل پهنای ۱ متر فراهم شود.

محل های نشستن تماشاگران :

فضای مورد نیاز برای نشستن به ترتیب زیر است:

عرض صندلی                       ۰.۵ متر

ارتفاع کلی                          ۰.۸ متر

ارتفاع صندلی                      ۰.۳۵ متر                                

محل چرخش                       ۰.۳۵ متر

صندلی :

باید همه تماشاچیان نشسته باشند. صندلی فردی باید چسبیده به زمین ، با تکیه گاهی با  اندازه کافی راحتی به سبک صندلی تراکتور را برای تماشاچیان فراهم کند (توصیه : حداقل ارتفاع۳۰  سانتی متر) صندلی کوچک با لبه کوتاه به نمایندگی از تکیه گاه است .

 سقف جایگاه :

در حال حاضر تولید و ساخت ساختمان های بزرگ ورزشی با سقف های متحرک، که ممکن است از یک طرف یا از دو طرف باز و بسته شوند، آغاز شده است. البته مشکل بزرگ در این نوع از پوشش سقف با مشتقات جزئی این است که در آن نگهداری  تاسیسات بسیار دشواراست. ورزشگاه های سرپوشیده به دلیل داشتن گنبدهای آفتابگیر و متحرکشان، از دیگر ورزشگاه های معمولی قابل شناسایی هستند. آنها به این دلیل استادیوم خوانده می­شوند که انحصاراً برای کاربرد های ورزشی طراحی شده اند .

 نورپردازی

برای مسابقات زمانی که نور خورشید وجود دارد، نور طبیعی کافی است ؛ مناطق زیر باید با نور مصنوعی روشن شوند :

ورودی ها و خروجی ها، محیط های داخلی ،  و همچنین مناطق پارکینگ و مسیرهای حمل و نقل عمومی به استادیوم ، کوریدورهای بیرونی (و در صورت تداخل ، داخلی) و مکان های توقف، سکوی تماشاگران و رسانه های صمعی و بصری، که در داخل ورزشگاه و بخش­هایی از آن می ایستند.

در صورت قطع برق، باید روشنایی اضطراری ارائه شده توسط منبع تغذیه تا پشت درها وجود داشته باشد .

 تجهیزات :

در زمین های ورزشی با ظرفیت ۳۰۰۰۰ متر یا بیشتر باید یک اتاق اضافی به مساحت  m۲  ۱۵ برای خدمات اضطراری فراهم شود.

رختشویی و خشکشویی

انبار

بخش اداری

تجهیزات مدیریت:

دفاتر ( مدیریت ۲۰ متر مربع ، دبیرخانه ۱۲ متر مربع ، بقیه کارکنان ۱۲ متر مربع ، فروشگاه ۱۲ متر مربع (

اتاق کنترل ( ۱۵ تا ۲۰ متر مربع ، مشرف به زمین بازی(

اتاق کامپیوتر

مساحت اتاق ناظرین بین ۶۰ تا ۱۰۰ متر مربع است و نیازی به امکان تماشای بازی ندارد .

تجهیزات پلیس و نیروهای امنیتی :

پلیس، آتش نشانی واتاق های تهیه ی گزارش باید در محل اصلی بوده و به زمین بازی احاطه ی کامل داشته باشد و مساحت هر یک حداقل یک و نیم متر مربع باشد. در پشت هر ۵ اتاقک مطبوعاتی ، یک اتاق کنترل به مساحت ۴ متر مربع نیاز می باشد.

سرویس های بهداشتی :

برای هر ۳ نفر ۱ متر مربع فضا در نظر گرفته می شود که ابعاد هر اتاقک ۱.۸۳ * ۰.۹ متر پیشنهاد می­شود.

معرفی سایت پروژه مجموعه استادیوم های تنیس ایران مال

شناخت استاندارد ها و بررسی  طراحی معمارانه ی  زمین تنیس

در این قسمت به تحلیل و بررسی یک نمونه طراحی شده زمین تنیس  می پردازیم و تمام زوایای معماری آن، چه عملکردی و چه زیبا شناختی را مورد بررسی قرار میدهیم که با مهارت کامل در مهندسین مشاور معماری زما طراحی شده است. ابتدا با شناخت کامل از استاندارد ها و اصول طراحی زمین تنیس  به درک مطلوبی از معماری خواهیم رسید که تحلیل پروژه را کاربردی تر درک کنیم.

مطالعات اولیه ساخت زمینهای تنیس

اهمیت زمینهای تنیس طی ادوار گذشته تابه حال دلیلی بر ازدیاد وتنوع سطوح زمین گردیده است. در انتخاب زمین تنیس بر اینکه چگونه بازیکنان در آن حرکت می­کنند و سرعت بازخورد توپ چگونه است باید توجه نمود. قبل از انتخاب تجیزات لازم اولین نکته انتخاب نوع سطح زمین است، که بازیکن چگونه خود را با آن زمین وفق دهد.

همچنین محدودیتهای ایجاد شده برای انواع آب و هوا، فصول و نگهداری و تعمیرات مورد نیاز برای زمین های تنیس باعث شناخت و انتخاب  بهتر زمین ها شد.

ابعاد استاندارد زمین تنیس

اندازه خط­کشی­ های زمین برای مسابقات تک­نفره و دبل در شکل زیر به نمایش در آمده است.

انواع زمین

تنیس بطور کلی بر روی چهار نوع زمین متفاوت انجام می­شود. زمینهای خاک رس و هارد کورت و چمن و زمینهای سر پوشیده بنام کارپت، بر همین اساس در یک سال مدت برگزاری مسابقات به چهار فصل تقسیم می­شود که طولانی ترین آن خاک رس و کوتاه ترین هم زمین چمن هستند. در بین گرند اسلم ها هم دو گرند اسلم استرالیا و آمریکا از هاردکورت و فرانسه و ویمبلدون بترتیب از خاک رس و چمن استفاده می­کنند.

شیب بندی

به منظور داشتن یک زمین ایده آل ترجبحاً می بایست شیب زمین تنیس در یک جهت و به صورت عرضی و در جهت مسیر زهکشی طراحی گردد.اقلیم منطقه  نیز  اعم از آب و ﻫﻮا، ارتفاع، باد، دما نیز تاثر بسزایی در طراحی معماری می­گذارد.

امکانات و ملزومات

فضای­ مناسب، برای هر نوع  ورزشی، یک امر حیاتی است، امکانات (facilities) نقش حیاتی در رشد و شکوفایی ورزش بازی می کنند،  با انتخاب امکانات مناسب،  مخاطبان حتی از نظاره کردن ورزش لذت می برند و انتخاب اشتباه امکانات منجر به تاثیرات منفی بر مخاطب و نگرش ها خواهد شد.

نورپردازی

هدف از سیستم روشنایی در زمین تنیس، تامین دید بازیکنان و تماشاچیان و حصول اطمینان از تسلط کافی ایشان بر روند بازی می­باشد.توپ،  صرف نظر از مکان و یا سرعتش، همواره بایستی به وضوح قابل دیدن باشد. دید خوب نیاز به وجود کنتراست کافی بین اشیا و پس زمینه، سطح روشنایی و توزیعهمگون و یکنواخت نور در سرتاسر زمین بازی می­باشد.

طراحی زمین تنیس در فضای باز (Outdoor Court)

در زمین تنیس های فضای باز، به علت عدم تکیه بر پوشش سقف دو نکته ی اساسی را باید به دقت در نظر گرفت :

جانمایی جغرافیایی

دو اصل حاکم بر جانمایی جغرافیایی زمین تنیس وجود دارد:

موقعیت خورشید.

اثرات سایه بر روی سطح زمین.

فنس سیمی دور زمین

هدف از نصب فنس، رسیدن به دو هدف اصلی است:

– جلوگیری از خروج توپ از منطقه بازی.

– تامین امنیت.

فنس پشت زمین (backstop)

ارتفاع فنس پشت بستگی به آنچه که در پشت آن است. حداقل ارتفاع حصار وابسته به محل زمین بازی و مشکلات و خطرات مرتبط با خارج شدن  توپ از محدوده زمین است. ارتفاع حداقل به طور معمول ۳.۰ متر باشد، اگر چه شرایط خاصی ممکن است نیاز به ارتفاعی بالاتروجود داشته باشد،  برای مثال، اگر زمین بازی نزدیک به یک جاده و یا منطقه مسکونی باشد.

فنس کناری (Sidestop)

   sidestop باید به همان ارتفاع backstop باشد، با حداقل ۶/۰ متر از فاصله از backstop ، با ۹/۰ متر که توصیه می شود. که در آن یک   sidestop    استفاده می شود، محلی که sidestop قرار است استفاده شود نباید کمتر از ۰.۹ متر در ارتفاع باشد.

ورودی

به تعداد کافی ورودی باید نصب شود تا ورود و خروج از هر دو سمت زمین ممکن باشد و بازیابی توپ به سادگی انجام پذیرد. همچنین باید دسترسی برای بازیکنان با  صندلی چرخدار و هر گونه تجهیزات تعمیر و نگهداری آسان باشد.

حال با شناخت به تمامی جنبه های معماری زمین تنیس  به  بررسی پروژه می­پردازیم.

معرفی سایت پروژه زمین تنیس ایران مال

پروژه احداث زمین های تنیس ایران مال در فضایی به وسعت تقریبی ۳۷۰۰ متر مربع و ابعاد حدودی ۳۸ *۵/۹۶ متر تعریف گردیده است. این مجموعه در طبقه R۵ قرار دارد که از شمال با قسمت North connector ، از شرق با مجموعه منحصر به فرد باغ ایرانی و از غرب با قسمت Carshow همجوار می باشد.

این مجموعه دارای الزاماتی طبق نظر پیشنهادی کارفرما بوده که ذیلاً به برخی از موارد آن اشاره می گردد:

۱-احداث زمین تمرین تنیس مطابق با استانداردهای بین المللی به تعداد ۲ عدد

۲-احداث استادیوم تنیس با حداقل جایگاه ۱۰۱۲ نفری (طبق کانسپت اولیه مشاور) با قابلیت برگزاری تورنمنت های بین المللی

۳-احداث سالن ورزشی اسکواش به تعداد حداکثر ۴ عدد در مجاورت مجموعه تنیس

۴-جانمایی امکانات اداری-رفاهی از جمله لابی، اتاق مدیریت، سرویس بهداشتی، رختکن و ….

۵-جانمایی امکانات تفریحی از جمله بوفه، فود کورت، کافه تریا و ….

۶-جانمایی امکانات تجاری از جمله فروشگاه های تخصصی تنیس

۷-هماهنگی مصالح و متریال های مورد استفاده در پروژه با کانسپت اصلی طرح که توسط شرکت NORR کانادا ارائه گردیده است

۸-غیر انتزاعی بودن سازه و پوسته استادیوم با فضای اطراف و الهام گرفتن از شکل فضایی سازه های پیرامونی

۹-با توجه به تغییر طرح اصلی پروژه از زمین تمرینی بسکتبال و سالن های مربوطه به استادیوم تنیس و اماکن تجاری و تفریحی آن و تغییر باربری سازه، سبک سازی طرح از الزامات بدیهی پروژه می باشد.

محدودیت های طرح

پیرو بررسی های بعمل آمده نقشه های تایید شده نهایی سایت در قسمت بام و برداشت های اولیه کارشناسان این شرکت از محل پروژه و مطابقت وضعیت موجود با نقشه های یاد شده محدودیت ها و معارض ذیل عنوان میگردد:

۱-سازه فلزی اجرا شده در ضلع شرق استادیوم حد فاصل محورهای ۲۸ الی ۳۱ به عرض حدودی ۱۳ متر جهت تاسیسات الکتریکال و تهویه باغ ایرانی تعبیه شده است، که این فضا با توجه به کاربری آن در صورت عدم بکارگیری تمهیدات لازم در خصوص عایق کاری صوتی مناسب منجر به ایجاد آلودگی صوتی شده و از کارایی استادیوم احداثی طبق ضوابط و آیین نامه بین الملل به شدت می کاهد.

۲-علاوه بر آن ارتفاع سازه یاد شده بگونه ای می باشد که سایه اندازی آن در طول روز بر روی استادیوم و زمین های تنیس مجاور باعث ایجاد اختلالات بصری برای بازیکن های در حال ورزش خواهد گردید و از کیفیت و کمیت استاندارد های پروژه طبق ضوابط فدراسیون جهانی خواهد کاست.

۳-را پله و آسانسور های تعبیه شده در حد جنوب شرقی و شمال شرقی استادیوم به شماره های ۶ و۷ که جهت دسترسی عمومی می باشد، در محلی واقع شده که با حریم اختصاص یافته به فضای استادیوم تداخل دارد و در هنگام برگزاری تورنمنت و مسابقات کاربری استادیوم را تحت شعاع قرار می دهد که می بایستی تمهیدات خاصی در این زمینه از طرف کارفرما صورت پذیرد.

۴-با توجه به قرار گرفتن پوسته خارجی قسمت Carshow در حد غربی پروژه حد فاصل محورهای ۲۰ الی ۲۴ محدودیت هایی در خصوص طراحی جایگاه ها و سکو های استادیوم در این ضلع ایجاد نموده که از آن جمله می توان به تداخل حریم عبور و مرور در مرز مشترک این دو سازه و محدودیت اجرای ارتفاع سکو ها به جهت بر هم نزدن کانسپت طرح را، در آن قسمت برشمرد.

۵-جانمایی ۲ عدد باکس سازه ای مربوط به تخلیه گازهای آلاینده و دود ناشی از حریق احتمالی (Smoke extract) در حد شمالی سایت و در ضلع جنوب north connector ، که نزدیکی آن به زمین های تنیس می تواند در مواقعی که به کار گرفته می شود احتمال ایجاد آلودگی صوتی و تنفسی نموده و در ادامه فعالیت ورزشکاران را متوقف نماید که در رابطه به نظر میرسد می بایستی تمهیداتی با مشاور طرح در زمینه تاسیسات مکانیکال صورت پذیرد.

۶-عبور درزهای انقطاع سازه (expansion joint) از محل زمین های تنیس و استادیوم (یک مورد طولی و دو مورد عرضی) باعث می گردد تا نتوان به راحتی لایه های مربوط به زمین های تنیس را مطابق با استاندار ها اجرا نمود که در این مورد نیاز به مطالعات خاص سازه ای و لرزه ای در خصوص انتقال حرکت های جانبی و عمودی سازه های ذکر شده به خارج از محدوده زمین می باشد.

۷-اجرای سازه فلزی مرتفع در ضلع غربی سایت و در فاصله تقریبی ۷۰ متری مجموعه و مشرف بودن آن، اختلالاتی در حریم خصوصی فضای زمین ها و استادیوم ایجاد خواهد نمود.

۸-با توجه به اینکه استادیوم و اماکن مربوطه در روی بام اجرا می شود و با توجه به تغییر طرح اولیه، در طراحی سازه مذکور لحاظ نمودن محدودیت هایی به لحاظ سبک سازی، بارگذاری، قرار گرفتن محل ستون ها، اجرای فونداسیون و ….. بدیهی می باشد و این امر سیاست کلی را تداعی می نماید که در طراحی و ساخت پروژه تا حد امکان از مصالح سبک استفاده گردد.

 ایده طرح

ایده شکل گیری پروژه، جدا شدن و بلند شدن پوسته های تکرار شونده­ی سایت در اثر نیروها و انرژی های  برآمده از وجود استادیوم است؛

 که در نتیجه ی آن بدنه و کالبد استادیوم از چرخش و کنارهم قرارگیری پوسته ها، به عنوان عامل سازمان دهنده طرح،‌ شکل می‌گیرد.

پوسته هایی که وجه رویی آن، سرامیکی و در هماهنگی با کانسپت پروژه تهران مال و وجه زیرین از چوب ترمو می­باشد.

با برخاستن پوسته ها از زمین، وجه چوبی آنها نمایان شده و سطوح و جداره های پروژه را شکل می دهند، رمپ های دسترسی، ورودی های اصلی و فرعی و بدنه جایگاه ها از امتداد پوسته های سایت به وجود آمده اند به طوری که جمعیت را به دنبال خود می کشند و آن را هدایت می کنند.

بدین ترتیب پروژه ای برخاسته از بستر طرح و در عین حال با حس فضایی منحصر بفرد و در خور یک استادیوم تنیس شکل می گیرد که خاطره خود را در ذهن مخاطب خود باقی خواهد گذاشت.

طرح پیشنهادی فوق با توجه به مباحث مطرح شده در بند ۶-۱ و نیز الزامات پیشنهادی کارفرما محترم و با توجه به پیاده نمودن استاندارد های فدراسیون جهانی تنیس دارای ویژگی هایی به شرح ذیل می باشد:

مجموعه فوق با نظر به محدودیت های ابعادی دارای یک زمین تنیس اصلی و دو زمین تمرینی می باشد

با توجه به کانسپت اولیه مشاور طرح مبنی بر احداث استادیوم با گنجایش حداقلی ۱۰۱۲ نفر، طرح ارائه شده دارای ظرفیتی معادل حداقل ۱۵۶۰می باشد که قابلیت برگزاری مسابقات معتبر بین المللی از جمله davis cup  و futures را دارا خواهد بود.

مجموعه فوق دارای ۲ عدد سالن مجهز اسکواش در مجاورت استادیوم تنیس می باشد

کلیه امکانات اداری-رفاهی تا حد امکان مطابق با استاندارد های جهانی برای مجموعه فوق در نظر گرفته شده است که از آن جمله می توان به :

اتاق مدیریت به متراژ ۳۲ متر مربع

رختکن به متراژ ۶۴ متر مربع

اتاق سرداور به متراژ ۴۰ متر مربع

اتاق داوران خط به متراژ ۴۰ متر مربع

اتاق کنفرانس به متراژ ۴۰ متر مربع

اتاق security به متراژ ۲۰ متر مربع

اتاق خبرنگاران به متراژ ۱۸ متر مربع

اتاق فوریت های پزشکی به متراژ ۳۲ متر مربع

اتاق انتظامات به متراژ ۲۰ متر مربع

لابی مجموعا به متراژ ۳۵۰ مترمربع

سرویس بهداشتی مجموعا به متراژ ۲۲۵ مترمربع

انبار به متراژ ۲۲ مترمربع

با توجه به واقع شدن مجموعه فوق در پروژه ایی تفریحی-گردشگری سعی بر آن شده که در طرح فوق امکانات و تجهیزات در خور شان مراجعه کنندگان مجموعه طراحی و پیشبینی گردد که بر همین مبنا فود کورت و رستوران و کافه تریا VIP جمعاً به متراژ ۲۱۰ متر مربع در اطراف استادیوم تنیس جانمایی شده است

نظر به تخصصی بودن ورزش تنیس و اسکواش، مجموعه ی تجاری ارائه کننده ملزومات ورزشی مربوط به تنیس و اسکواش به متراژ حدودی ۱۰۰ متر مربع جانمایی و طراحی گردیده است

مشخصه بارز کانسپت اصلی طرح مربوط به شرکت NORR کانادا استفاده از متریال سرامیک کرم رنگ و پوسته خارجی نما می باشد. بنابراین در طرح پیشنهادی سعی بر آن شده که پوسته فضایی استادیوم و به طور کل مجموعه تنیس تلفیقی از مجموعه متریال های سرامیک و چوب باشد که این امر علاوه بر منطبق بودن با طرح و ایده اصلی زیبایی بصری خاصی نیز به مجموعه فوق خواهد بخشید که به تفصیل در بالا به آن اشاره شده است

با نگاهی به سایت فوق و با در نظر گرفتن وجود سازه های فضایی منحصر به فرد باغ ایرانی و Carshow ، در طرح پیشنهادی سعی بر آن شده که تا حد امکان پوسته خارجی و سازه فضایی استادیوم تنیس قرابت قابل توجهی با سازه ی فوق الذکر داشته باشد

با توجه به تغییر طرح اولیه از مجموعه زمین های بسکتبال به مجموعه استادیوم و اسکواش و نیز قرار گرفتن آنها در فوقانی ترین قسمت سازه، در طراحی استفاده از متریال های سبک طبق آخرین فناوری های نوین ساختمانی به جهت سبک سازی هر بیشتر در دستور کار قرار دارد.

 همچنین با توجه به محدودیت های موجود در امر اجرا و طراحی که به تفصیل در بخش ۶-۲ به آن پرداخته شد، در طرح پیشنهادی فوق تا حد امکان سعی بر پوشش و مرتفع نمودن آنها شده است که مواردی از آنها به شرح ذیل عنوان می گردد:

وجود سازه فلزی مربوط به تاسیسات الکتریکال و تهویه باغ ایرانی و همجواری آن با استادیوم تنیس و نیز ارتفاع حدودی ۵/۱۰ متری آن که منجر به بروز سایه در زمین در اکثر ساعات روز می شود که این امر مغایر با ضوابط و مقررات تنیس جهانی می باشد به همین دلیل معماری اولیه طرح مبنی بر طراحی سکو ها و جایگاه ای استادیوم به صورت متقارن و با شیب یکسان در هر چهار طرف ( شمال، جنوب، شرق و غرب) تغییر پیدا کرد و تعداد ۵ ردیف از سکو های ضلع غربی کاسته و به ضلع شرقی اضافه شد که این امر علاوه بر تامین ارتفاع مورد نیاز منجر به همتراز شدن فوقانی ترین قسمت جایگاه با سقف سازه جانبی گردید، به همین دلیل معضل ایجاد سازه بر روی زمین مرتفع می گردد

همچنین جهت اطمینان از عدم مزاحمت نورهای اضافی و غیر یکنواخت بر روی زمین تنیس پوسته ای فضایی که نقش سایه بان را ایفا می کند طبق ضوابط یاد شده در فصل سوم (ضوابط طراحی استادیوم) ، طراحی گردید که کاملاً منطبق با ایده اولیه شکل گیری طرح فوق ( بند ۶-۳) می باشد

با دقت به شکل زیر، در طراحی اولیه سعی بر ایجاد مجموعه ای که در هنگام مسابقات و تمرین حافظ حریم مربوط به فضای اختصاص یافته به تنیس بشود، شده است. به همین منظور به دلیل وجود ۲ دستگاه باکس راه پله به شماره ای ۶ و ۷ در محدوده جنوب شرقی و شمال شرقی سایت و همچنین اختصاص آن به فضای عمومی مال، تصمیم بر آن شد تا مسیر رفت و آمد و کریدور ها به داخل استادیوم و دیاگرام های دسترسی به نوعی جداسازی شود. به همین منظور با استفاده از پوسته های جدا شده از زمین و گردش آن در اطراف مجموعه مسیر های دسترسی به پروژه طراحی و ارائه شده است

به دلیل نزدیکی سازه Carshow و وجود حریم حدودی ۴ متری برای گردش بازدید کنندگان در اطراف آن، و با نظر به محدودیت در عرض سایت موجود، در طراحی صورت گرفته طبق شکل زیر سعی بر مرتفع نمودن تداخل مرز مشترک ۲ سازه احداثی فوق الذکر گردید.

  • چهارشنبه, ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۹
  • مقاله

معمار فراتر از سبک و زمان

معمار فراتر از  سبک و زمان

لویی کان زاده (۲۰ فوریه ۱۹۰۱) یکی از بزرگترین معماران قرن بیستم ایالت متحده آمریکا

درست است، واژه­های فراتر از  سبک و زمان به درستی نشان دهنده اثر های کان هستند، بناهایی ساده و مینیمال اما در عیل حال دارای هویت، مستقل، به دور از ابهام، دارای هندسه ای ناب، قرینه سازی به جا، فضاهای بزرگ ، اراستگی ابدی و شکوهی کلاسیک

سبک معماری کان پخته، در عین راستی و صداقت به یاری تکنیک های جدید ساخت و ساز توانست تمامی خواسته کان را به تصویر بکشد.

یعنی امکانی فراهم آوردن، تا یک چیز بتواند آن باشد که می­خواهد باشد.

وی در رابطه با نقش معمار به عنوان یک هنرمند گفته است: ” خلق هنر بر آوردن یک نیـاز نیسـت، بلکـه آفریـدن یک نیاز است.”

او با الهام از تکنیک های آجرکاری توانست خصلت اصیل و حضور تاریخی را در ساخته هایش فراچنگ آورد. لویی کان به جای غلاف­های انتزاعی معماری مدرن، نمونه هایی متدین می آفرید که بسته به مکان قرار گیریشان بر می افراشتند، می ایستادند، می گشودند یا فرو می بستند.

ساختمان های سنگین و پیچیده ای طراحی کرد که گویی تمدن های باستان در جهان نو دمیده بودند، ساختمان هایی که به نظر در برابر نابودی برآمده از زمان مقاومت می­کردند و با نگاه به انها نمی­توانستیم بگوییم  این بنا ها در چه دوره ای ساخته شده است، چون کماکان از پویایی خاصی برخوردارند همانند ان که روحی در معماری بنا نهفته است، روحی که هیچ گاه نابودی برایش تعریف نشده است.

دیوارهایی که لویی کان به کار می برد، هرگز صفحات تخیلی نبودند، بلکه واقعا فرم ساخته شده بودند، او نظام کاربرد ملات و آجر را تا حد توانمندی های فراوان بیانی گسترش داد.

لویی کان معمار نور نیز بود…

او معتقد است که “خورشید زیبایی خود را نخواهد فهمید مگر اینکه به دیوار پهلوی ساختمانی بتابد.” همچنین  .” کان در عین حال می گوید که هر فضایی به نور طبیعی نیاز دارد:”نمی توانم هیچ فضایی را بدون نور طبیعی تعریف کنم، زیرا اقلیم های گوناگون به ساعات مختلف روز بستگی دارند و فصلهای چهارگانه سال می گویند که یک مکان می خواهد چه باشد.”

این نظرات را به زیبایی در تمامی کار های کان  می­توان به وضوح مشاهده کرد.

First Unitarian Church of Rochester

کلیسا واحد

همه چیز در طراحی این بنا فکر شده است از فرم ظاهری اثر  تا فکر کردن اصولی به فضاهای در نظر گرفته، به صورتی که هر فضا در حقیقت پاسخی به نیازی هست، که هم در مفهوم فضا، هم در پلان و هم در نما و تمام جزییات بنا استفاده شده است.

توجه به نور از ویژگی های سبک  کان به شمار می­رود،  همانطور که ذکر شد او معتقد است نور هنگامی معنا پیدا میکند که به سطح یک دیوار بتابد، این سطح دیوار است که به نور مفهوم می­دهد.محراب  این کلیسانیز ، در مرکز ساختمان قرار دارد و موجب هدایت نور به داخل ساختمان می شود.

موزه ی هنری کیمبل

این موزه در  وسط باغ بزرگی قرار دارد پس می­توان گفت گسترش افقی بنا به زیبایی بصری کمک شایانی می­کند. کاربری موزه  محدودیت هایی ایجاد می­کند، از آنجا که نور فرابنفش باعث آسیب جدی به اشیای داخل موزه می­شود،کان برای استفاده از نور طبیعی با توجه به محدودیت ها تصمیم گرفت از یک سری طاق های مدور بتنی متصل به یکدیگر به طول ۳۰ متر و به عرض ۷ متر استفاده کند و نور با گذشت از قسمت  آلومینیومی تنها طیفی از نور را درون بنا می­اورد که ضمن حفظ  آثار داخل موزه حس آرامش از طریق آگاهی به زمان، فضایی مطلوب را  هم ایجاد می­کند. دو طیف رنگی یکی نور نقره ای رنگ آسمان که انعکاس آن از صفحات منحنی شکل به فضا های داخلی می رسد و دیگر نور سبز رنگ که از انعکاس نور خورشید بر روی برگ های درختان و گیاهان به داخل موزه سرایت می کند به فضا جلوه بهتری می­دهند.

National Assembly Bangladesh

مجلس ملی بنگلادش

معماری نور

نور  نه تنها به روشن کردن فضا بلکه  به عنوان خالق فضا، در این بنا نقش ایفا می­کند.

حجم بنا با ان سختی وصلبیت، نشان دهنده مفهوم مجلس و قانون های ان است، اگر به دقت به فضاهای ایجاد شده و کلیت بنا بنگریم چیزی که خواهیم یافت فضاهایی است که به واسطه نور معنا گرفته اند و  باعث شده است که از صلبیت بنا کاسته شود. قرار گیری بنا در کنار دریاچه و بازتاب بنا در آن به ویژگی های بصری آن می­افزاید.

میس ون دروهه

میس  زاده (۲۷ مارس ۱۸۸۶) معمار آلمانی-آمریکایی، و سومین مدیر باوهاوس

کمتر بیشتر است

سبکی در کمال سادگی، فضاهایی بدون جزییات از ویژگی­های سبک معماری میس. فضاهای داخلی از متریال فولاد صنعتی و صفحات شیشه استفاده شدند چیزی که تا به آن روز بدین شکل به آن فکر نشده است میس سعی داشت  فضایی خلق کند که دارای حداقل سیستم ساختمانی باشد.

معماری سرشار از مفهوم و هویت مستقل که می­شد از آن به عنوان یک زبان معماری بهره برد.

ساختمان ها  با پنجره های سرتاسری شیشه ای، معماری که میس بعدها آن را تقریبا (هیچ) می نامید.

 معماری میس در آمریکا  شکل گرفت جایی که بیشترین استفاده متریال از اسکلت فلزی و مصالح پیش ساخته  بود، این ویژگی ها سبب شد تا معماری میس روند جدی تری بگیرد.

نیازی نیست معمار خاص یا فوق العاده ای باشیم خوب بودن ساده با حفظ تمامی ویژگی ها خود می­­تواند پاسخگو نیاز  در این دوره باشد. برای نمایاندن واقعی بنا، دستور داد تیر آهن بلندی از کف ساختمان تا زیر سقف کار بگذارند. این تیرها از نظر

میس فضاهای داخلی را به هر نحوی تقسیم بندی می­کرد، بدون اضافه کردن ملحقاتی به فضا ،ساختمانهایی با معماری متکی بر تکنولوژی مطلق، و فضای مکعب و مستطیل .

در واقع احساساتی و رومانتیک نبودن معماری او نقص آن نبوده بلکه ویژگی آن بود. او بیهوده به طرح های عجیب و غریب و ملحقات غیر ضروری روی نیاورده زیرا که در کارهای او همه چیز حساب داشت و همه چیز زیادی نبود او با حداقل مصالح و زمین مقدار فضای بیشتری را در اختیار مردم می گذاشت.

Barcelona Pavilion

میس غرفه خود را به سادگی به عنوان یک ساختمان و نه چیزی بیشتر، طراحی کرد استفاده از ستون، احجام مکعب و مستطیل به وضوح دیده می­شود.

چهار نوع متریال استفاده شده در این طرح سنگ مرمر، فولاد، کروم، و شیشه  که به ایجاد انعکاس مطلوبی در آب می انجامد.

در واقع، غرفه بارسلونا تبدیل به سبک جدیدی در معماری گردید.

Lafayette Park

ساختمانی با نما تمام شیشه

تمام آیتم های معماری میس در این کار به وضوح نشان داده شده به انظمام آنکه این بنا درون فضا سبز تعریف شده و همانند یک شهرک با پلان های متفاوت طراحی شده است.

طراحان منظر و شهری همراه میس تلاش خود را برای ایجاد فضایی عملکردی و همچنین احساس امنیت و ارامش در این اثر کردند.

The Farnsworth House

خانه ای شیشه ای

در این طرح میس با آنچه در ذهنش می­گذشت به طراحی فضایی   با حداکثر صفحات  افقی نسبت به دیوار ها و تداخل  افراطی فضای داخل به فضاهای طبیعی  دست زد.میس در اینجا مفهومی از فضای نامسدود که برای استفاده مردم انعطاف پذیراست، بکار برد.در واقع  فضای داخل به نظر می رسد اتاقی واحد باشد، و حول دو قطعه چوب در حال جزر و مد است، تصور اتاق واحدی که بتواند آزادانه استفاده شود یا با هر روشی طبقه بندی شود، با انعطاف پذیری برای تطبیق با کاربردهای متغییر،  ایده های معماری هستند که حرفه میس امریکایی را تعریف می کنند.

معماری میس  به عنوان وسیله ای برای همراه کردن  روح فرد با جامعه ای که در آن زندگی می کندبکار می­رود. اثر کامل طراحی او،  نشان دهنده تجلی فهم و درک وی از عصر مدرن است که با حفظ تمامی اصول به نمایش ان می پردازد. او برای ساکنان ساختمانهایش فضایی  را تعریف می­کند  به گونه ای منعطف و نامسدود(باز) ، تا خودشان را برخلاف شرایط مستعارشان در فرهنگ صنعتی مدرن تکمیل کنند. میس ساختمان را همچون پناهگاه معماری داخلی-بیرونی تصور می کند که بطور همزمان مستقل است و از طرفی با قلمرو طبیعت درهم پیچیده است.

  • برچسب ها:
  • چهارشنبه, ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۹
  • مقاله

معماری آوانگارد

آوانگارد لغتی است فرانسوی به معنی پیشتازو پیشرو,که در سال۱۸۵۰ بصورت جنبشی هنری در روسیه ظهورکرد. این لغت ریشه نظامی دارد به معنی سربازیکه جلودار در جبهه جنگ است و به هنری اطلاق میشودکه فرم و زبان قدیم را شکسته, سبکی جدید بدعتمیکند و به طورکلی باعث میشود مفهوم جدیدی از واژهها در ذهن مخاطب ایجاد کند که بدون در نظر گرفتن هیچ گونه محدودیتی بتواند به آن فکرکند و چیزهای جدید در ذهنش را لمسکند.

در معماری نیزطراحی آوانگارد خطها را در هم میشکند، انفجاری نو به واسطه اطلاعات معماری خود ایجاد میکند. انفجاری قابل رویت بر بنای معماری، طراح خلاقیت خود را از پس لایه های زیرین ذهنشکه هیچگونه گرد و غبار سنت، فرهنگ، ملیت و جنسیت را به خود ندیده است، بیرون میکشد، جهان را با خلاقیتی بکر مواجه میکندکه پیوستهکه در بنا گام بر میدارد نه تنها فضا جدیدی را لمسکند بلکه با هرگام تفکری نو در ذهنش ایجاد شود (( آیا )) ها و (( چرا )) هایی جدید ….
قدرت هنر آوانگارد در بستری خود را نشان میدهد که در آن ضروریترین وسریعترین راه به تغییرات رفرمهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی شکل میگیرد. به عبارتی هنرمند آوانگارد پای چوبین جامعه را از وی گرفته سعی میکند وی را به روی دو پای خود بایستاند. این پاهای چوبی همان است که جامعه با آن اخلاق، فرهنگ، اعتقادات و سنتهای استانداردراه خود را میپیماید.


این جنبش در قرن بیستم وضوح خود را در معماری نشان داد و معمارانی با روحیه پرسشگر و مبارزه طلب با اعتقاد بر اینکه مسیر فعلی منجر به پیشرفت در طراحی نمیشود، چیزی فراتر از روال جاری در معماری را خواستار بودند. آوانگاردیست سعی در نفی گذشته ندارد بلکه به تغییر انتقالی معتقد استکه به تدریج خود را از تکرار چیزهایگذشته و کلیشهای برهاند و این انتقالیست بسکند و بطئی, زیرا قواعد و هنجارها چنان در جامعه شکلگرفته و پذیرفته شده استکه مانع نشو و نمای لازم آن میشود.

لوکوربوزیه از بنیانگذاران معماری مدرن است و یکی از پشگامان مطالعات طراحی برتر و هنرمندی توانا بودکه با برانگیختن امیال افراطیدر بیننده، نام خود را به عنوان یک طراح ساختار شکن در دنیا ثبتکرد. بسیاری از پروژههای او در آن زمان غیر قابل اجرا بودند. لوکوربوزیه از بیان نظرهایگزنده و صریح خود ابایی نداشت. کان، دغدغه رسیدن به وحدت فرمیک و بیان احساسی در طرح را داشت. درک استادانه و ظریف او از فضا و نور در طراحی برج های پزشکی ریچاردز(۱۹۶۵) به خوبی پیداست.

هچنین ایدههای سرسختانه فرانک لویدرایت، درهماهنگی انسان با محیط، پایههای سبک ارگانیک را شکل داد پیوستگیخانه و محیط با انهدام جعبه معماری اغاز شد: دیوارها دیگر نقش حامل نداشتند و مانندپرده، به عناصر معماری تبدیل شدند. او موضوع طراحی محیطی را بیانکرد و با دیدگاه عرفانی به طبیعت، سعی درحفظ ارزش انسانی داشت.

نورمن فاستر، کالاتراوا، آلوار التو، زاها حدید به خاطر ابراز این جسارتها، به عنوان چهرههای طراحی اوانگارد درمعماری شناخته شدهاند. معماری داخلی و خارجی بناها به سبک طراحی اوانگارد کمک شایانی به خلق تفکر جدید میکند چون ذهن انسان ساعات زیادی در این فضاها حضور دارد و کنکاش ذهنی بیشتری ایجاد میشود.

  • برچسب ها:
  • چهارشنبه, ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۹
  • مقاله

معماری مینیمال

آنچه به آن می نگرید، همان چیزیست که رو به روی شما است.

 what you see is what you see

در بین رویکردهای مختلف و گاه متفاوتی که در بطن جنبش هنر به وجود آمده اند؛ کمتر رویکردی را میتوان یافت که رسوخ آن را در همه شاخه های هنر بتوان دید.

ایده سادگی و بی پیرایگی ایده ای کاملا نو و مربوط با زمان ما نیست، بلکه ریشه در بسیاری از فرهنگها از دوران باستان تاکنون داشته است، بی پیرایگی ابعادی دارد که دست آخر منجر به خلوص و کمال و زیبایی می شود. این اصطلاح در طراحی معمولا برای مواردی به کار میرود که طراح برای طرحش، تنها از المانهای اصلی و ضروری استفاده و سایر چیزهای اضافی که ممکن است بار تجملاتی داشته باشد را حذف میکند.

بین سال های ۱۹۶۳و ۱۹۶۸ در آمریکا عمدتا در شهر نیویورک جنبش هنری ای به پا گرفت که با توجه به فلسفه وجودی آن “مینیمالیسم” نامیده شد. این سبک به عنوان نخستین جنبش هنری آمریکایی نیز شناخته میشود که هم زمان ریشه درکلاسیسیسم و مدرنیسم دارد و تاثیر عمیقی بر معماری، معماری داخلی و همچنین معماری منظر نیز داشته است.

از هنرمندان شاخص این ایده می توان به معمارانی چون: لوکوربوزیه، لویی کان، میس وندروهه ، ایزنمن، فرانک گهری در زمره ی این شیوه قرار میگیرند.

به عبارت دیگر در این سبک طراحی، هنرمند یا مهندس کوچکترین تلاشی برای استفاد از جزئیات به منظور زینت دادن کار نمیکند، زیرا آنچه وجود دارد خود از تمامی جنبه های زیبا شناختی مبرا است.

مینیمالیستها معتقدند با حذف حضور فریبنده ترکیب بندی و المانها باید بیشترین مفهوم را به نمایش گذاشت.

در این نوع معماری میخواهیم فضاهایی بی آفرینیم که مردم را قادر سازد آگاهی خود را از وجود فیزیکیشان احیا کنند. در همین راستا خالی کردن فضا از مواد زائد به مخاطب کمک میکند تا درک خویش از محیط را بالا ببرد.

اوج تکامل ایده های مینیمالیسمی

“Less is more” Mies van der Rohe

با استفاده کمتر از عناصر، تاثیر بیشتری ایجاد کرد.

این جمله، بانی مکتبی شد که کارش کنار هم گذاشتن اجزای اصلی و لازم یک بنا در کنار هم بود، به طوری که این کار در نهایت اوج سادگی خانه را به تصویر بکشد. میس سعی داشت در پروژه هایش با سیستم هایی که اغلب شبکه ای ساده و شفاف هستند به ساماندهی فضا بپردازند و درپی آن است که همه چیز را به یک فرجام منطقی بکشاند؛ تکرار هوشمندانه یک عنصر که خود عامل به وجود آمدن کیفیت سادگی است، همچون معابد کلاسیک با نماهای ضرب آهنگ دار.

باک مینیستر فولر یکی دیگر از طراحان این سبک دیدگاه خود را راجع به مینیمالیسم با “Doing more with less” ، انجام کارهای بیشتر با امکانات کمتر است”  بیان میکند. منظور از امکانات کمتر حذف الحاقات وابسته به حجم برای دیده شدن حجم اصلی و به تصویرکشیدن حس زیبایی شناسی در کنار عملکرد بناست.

عملکرد گرایی در پیِ فرو کاستن تمامی عناصر ساختمان به اجزای عملکردی آن بود، در واقع ما با مجموعهای از نقاط که با تبدیل شدن به خط و صفحه، حجمی ایده ال را به ما میدهد؛ سعی در آن داریم که در”عین سادگی” تمامیت خود را به وضوح به تصویر بکشانیم. تمام مختصات این سبک دارای هویتی هستندکه نیازی به استفاده از جزییات به منظور زینت دادن در طراحی داخلی و خارجی نیست و خود پاسخگو بیان مفهوم است.

معماری مینیمالیسم علاوه برشفافیت فیزیکی از لحاظ فلسفی نیز شفاف است و انتزاع و فرو کاستگی در نهایت قدرت و هنرمندی در بناهای معماری به چشم میخورد. نکته حائز اهمیت در این سبکِ معماری استفاده از تکنولوژی و روش های پیشرفته اجرا، استفاده از شیشه، فلز و بتن بود.

در این سبک معمار تلاش میکند تا با کنار گذاشتن و ناسادگیها که ذهن مخاطب را بیهوده به خود مشغول میدارند و تنها با به کار بستن عناصر لازم اثر خود را در معرض ادراک مخاطب قرار دهد. در این بین ایده معمار در یک سیر انتزاعی تکامل یافته و در صورت غلبه بر محدودیتهای موجود، مسائلی چون اقتصاد، ضوابط، کارفرما و …در نهایت انتزاع بیان میشود؛ این موضوع قابلیتهایی در معماری مینیمال ایجاد میکندکه میتواند موجب استمرار آن در بعد زمان و مکان باشد.

۱- به دلیل کمی عناصر و عوامل تعریف کننده، محصول نهایی شباهت و قرابت بسیار بیشتری با ایده اولیه معمار دارد.

۲- به دلیل سادگی، خلوص عناصر و انتزاع فراوان به کار رفته در خلق اثر،  افق تأویل از متن فوق به نحو چشم گیری گسترده تر می-گردد. این قابلیت از سویی به معمار کمک میکند تا از ابزاری واحد برای بیان مفهوم متعدد استفاده کند و از سویی به مخاطب متن معماری امکان می دهد تا آن را مطابق پیش زمینه ها و علایق خویش تفسیر نماید.

این ویژگی های مینیمالیسم به آن کمک میکند تا در شرایط زمانی مختلف، به عنوان ابزاری برای بیان مفاهیم و ایده های مختلف به کار گرفته شود و قابلیت تطابق و پاسخ به مسائل مختلف را داشته باشد. (بهرامی پور.۱۳۸۸)

  • برچسب ها: